محل تبلیغات شما

به وبلاگ «دیدگاه» خوش آمدید



عرفی برگزیدگان چهارمین آوای بیداری»/ من یک بسیجی‌ام» بهترین سرود مردمی شد

برگزیدگان چهارمین جشنواره سرودهای حماسی و آواهای انقلابی آوای بیداری» معرفی شدند و گروه استان چهارمحال و بختیاری با سرود من یک بسیجی‌ام» منتخب مردم شناخته شد.

معرفی برگزیدگان چهارمین آوای بیداری»/ من یک بسیجی‌ام» بهترین سرود مردمی شد

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از بسیج هنرمندان، مراسم اختتاحیه چهارمین جشنواره سرودهای حماسی و آواهای انقلابی بسیج آوای بیداری» شامگاه پنج‌شنبه ۲۷ دی‌ماه، با قرائت آیاتی از قرآن کریم و اجرای زنده سرود ملی، در خرم‌آباد برگزار شد. 

سیدمحمد حسینی وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، سردار مرتضی کشکولی فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل (ع)، امیر نصیربیگی رئیس سازمان بسیج هنرمندان، محمود ردایی مدیر امور انجمن‌های سازمان، جمشید جم، محمد گلریز، هادی آرزم، اسفندیار قره‌باغی، بابک رضایی، سروش کریمی و احمدمیر معصومی اعضای هیئت داوران جشنواره در این مراسم حضور داشتند. 

* همکاری ۷۰ هزار مخاطب در جشنواره آوای بیداری»
در ابتدا جمشید جم دبیر جشنواره با بیان اینکه قبل از چهلمین سالگرد انقلاب با این جشنواره به پیشواز سالگرد پیروزی انقلاب رفتیم، اظهار داشت: این جشنواره تحت عنوان آوای بیداری شکل گرفت و خوشحالیم که لرستان میزبان ما شد. سرود در این سال‌ها بضاعت کمی داشت و تقریبا فراموش شده بود درحالی که دوران انقلاب و ۸ سال دفاع مقدس آواها و نغمه‌های زیبای شکل گرفت. خوشبختانه دوباره زمزمه‌هایی برای پرداختن به سرود شکل گرفته چراکه در گذشته تقریبا همه متولیان در این زمینه کم‌کاری کردند. 

وی به تاکیدات رهبر انقلاب برای تولید سرود اشاره کرد و گفت: بسیج هنرمندان چهارمین قدم از آوای بیداری» را با رویکرد پرداختن تخصصی به سرود برگزار کرد و طی فراخوانی آثاری از سراسر کشور را جمع‌آوری کردیم که برای اولین بار پیش‌قراول شکل دادن سرود شدیم و مردم نیز با رای دادن به آثار به جشنواره جان دادند. 

دبیر جشنواره آوای بیداری افزود: ۱۶ گروه سرود در این جشنواره به رقابت پرداختند. هیئت داوران در کنار رای مردم گروه‌هایی را انتخاب کردند. سابقه نداشته ۷۰ هزار شرکت کننده در جریان یک رویداد فرهنگی و هنری باشند که در این جشنواره مشارکت داشتند. خوشحالیم که یک بار دیگر سرود جان می‌گیرد تا نظر رهبر انقلاب تامین شود. 

اسفندیار قره‌باغی در ادامه قطعه مرگ برآمریکا» را اجرا کرد و در توضیح کوتاهی گفت: شبی که آمریکا در برجام بدعهدی کرد، شعری سرودم و آهنگ‌سازی، تنظیم و ضبط را انجام دادیم.

در ادامه از خانواده‌های شهید مدافع حرم حاج رضا رسمتی، شهید حجت‌الله یخچالی و شهید علی کیارش تجلیل به عمل آمد.

* موسیقی یکی از مؤلفه‌های تمدن‌ساز است

سردار کشکولی فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل (ع) در ادامه این مراسم اظهار داشت: اگر ۴۰ سال از انقلاب را در شرایط جنگ سخت و جنگ نرم طی کردیم، حتما بخش مهمی از این بار بردوش موسیقی و سرود و آواهای انقلابی بوده است. خوشحالیم که امروز نقطه عطفی با موسیقی تعالی بخش شکل گرفته است. 

فرمانده سپاه حضرت ابوالفضل (ع) به ضرورت پرداختن به موسیقی انقلابی پرداخت و عنوان کرد: لازم است حزب‌الهی‌ها و بسیجی‌ها سهم‌شان را از موسیقی حفظ کنند. در دوران انقلاب و ۸ سال دفاع مقدس سرودهای حماسی نقش تثبیت کننده در همه فهم کردن مفاهیم دینی و فرهنگی داشت چراکه همه فهم کردن این مسائل همواره سخت بوده و با موسیقی این اتفاق رخ می‌داد و مردم با شهید و شهادت همراه می‌شدند. 

وی گفت: موسیقی رزمندگان را برای رزم آماده می‌کرد. در اتحاد مردم موسیقی نقش داشته و امروز نیز قطعات زیادی همچون ای ایران» موجب همگرایی روحی روانی و فرهنگی می‌شوند که باید آن را قدر دانست و به همین دلیل است که رهبر انقلاب یکی از مؤلفه‌های تمدن‌ساز را موسیقی می‌دانند.

* اکثر موسیقی قبل از انقلاب وارداتی و بی‌هویت بود 
در ادامه این مراسم حسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی به اهمیت برگزاری جشنواره آوای بیداری» اشاره داشت و گفت: با کمک سرود شعارها در جریان انقلاب به اشعار مهیج تبدیل شد. وقتی حضرت امام (ص) از پاریس وارد ایران شد، سرود به استقبال ایشان رفت. در هر مقطعی سرود خیلی ساده با صفا و با معنویت همراه انقلاب بود و جاودانه و ماندگار شد. دلنشینی سرودی‌هایی مانند دایه دایه» علیرغم زیبایی نوع موسیقی، بخاطر همین ویژگی‌ها بوده است. 

حسینی افزود: ای کاش در مدارس گروه‌های تربیتی تعطیل نمی‌شد تا بچه‌های ما با محراب و مسجد آشنا شوند و دست ما از موسیقی خالی نباشد در حالی که رهبر فرزانه ما در درس‌های خارج به موسیقی می‌پردازند. 

وی گفت: برخی تبلیغ می‌کنند نگاه انسدادی نسبت به موسیقی، ترانه و برنامه‌های مفرح و شاد در کشور وجود دارد، درحالی که چنین نیست. این جریان بدیهیات عرصه موسیقی را انکار می‌کند در حالی که ما قبل از انقلاب تنها یک دانشکده موسیقی داشتیم اما امروز ۲۰ دانشکده و مرکز آموزش موسیقی وجود دارد و تعداد مراکز تکثیرمان از ۲۰ مرکز به ۴۰۰ مرکز افزایش داشته است. کسانی که فکر می‌کنند انقلاب اسلامی به موسیقی مجال نمی‌دهد، آمارها چیز دیگری را نشان می‌دهد. 

وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: ۹۰ درصد موسیقی قبل از انقلاب وارداتی و بی‌هویت بود و موسیقی بی‌هویت بر ما سیطره پیدا ‌کرده بود. انقلاب اسلامی موسیقی بی‌هویت را به موسیقی هنری و موسیقی متعالی تبدیل کرد که اهداف آن استکبارستبزی است.   

در ادامه اسنفدیار قره‌باغی» تجلیل شد و از آلبومی موسیقی آخرین قرار» با قطعاتی از قره‌باغی، گلریز، جمشید جم و ستار سهرابی رونمایی شد. 

سپس برگزیدگان چهارمین جشنواره سرودهای حماسی و آواهای انقلابی آوای بیداری» معرفی و تجلیل شدند.

بهترین آهنگساز: 

احسان جوادی آهنگساز گروه سرود نسیم رحمت از تهران
محمد آشوری آهنگساز گروه سرود انوار المهدی از قم

بهترین تکخوان: 
هادی قاسمی تکخوان گروه مهدی موعود از مرکزی
پویا فرج‌پور تکخوان گروه شهید قربانی از آذربایجان شرقی
محمدعلی صداقتیان تکخوان گروه ترنم ولایت از خراسان جنوبی

گروه‌‌های برتر:
رتبه اول: گروه مهدی موعود با اثر گمشدگان از مرکزی
رتبه دوم: گروه طاها با اثر دفاع مقدس از اصفهان
رتبه سوم: گروه مصباح الهدی با اثر من انقلابی‌ام» از فارس

گروهای تقدیری:
گروه شهید قربانی با اثر سفیر عشق از آذربایجان شرقی
گروه آوای انقلاب با اثر رزمنده‌های عشایر از لرستان

گروه استان چهارمحال و بختیاری با سرود من یک بسیجی‌ام» منتخب مردم شناخته شد.


اینفوگرافیک| حمله تروریستی اهواز در یک نگاه اینفوگرافیک| حمله تروریستی اهواز در یک نگاه

اگر می‌خواهید همه آنچه در عملیات تروریستی امروز رخ داد را در یک قاب ببینید، این اینفوگرافیک را مشاهده کنید.

مجله فارس‌پلاس: صبح امروز، گروه تروریستی الاحوازیه» طی یک عملیات کور تروریستی، جمعی از شهروندان را به شهادت رساند و عده‌ای را مجروح کرد. اینفوگرافیک زیر، مهمترین اطلاعات در خصوص این جنایت را در اختیار شما قرار می‌دهد. 

 


پیام رهبر معظم انقلاب در پی حادثه تروریستی در اهواز
دستگاه‌های مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب و به پنجه قضایی بسپارند دستگاه‌های مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب و به پنجه قضایی بسپارند

در پی حادثه تروریستی امروز صبح در اهواز حضرت آیت الله ‌ای در پیامی با تسلیت به خانواده شهدای این حادثه تلخ و تأسفبار تأکید کردند: دستگاه‌های مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب و به پنجه قضایی بسپارند.

به گزارش گروه ی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، در پی حادثه تروریستی امروز صبح در اهواز که به شهادت و زخمی شدن جمعی از مردم عزیزمان منجر شد حضرت آیت الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی با تسلیت به خانواده شهدای این حادثه تلخ و تأسفبار تأکید کردند: دستگاه‌های مسئول دنباله جنایتکاران را تعقیب و به پنجه قضایی بسپارند.

متن پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی به شرح زیر است:

بسمه‌تعالی

حادثه‌ی تلخ و تأسفبار شهادت جمعی از مردم عزیزمان در اهواز به دست تروریستهای مزدور، یک بار دیگر قساوت و خباثت دشمنان ملت ایران را آشکار ساخت. این مزدوران قسی‌القلب که به روی زن و کودک و مردم بیگناه آتش میگشایند وابسته به همان مدعیان دروغگو و ریاکارند که پیوسته دم از حقوق بشر میزنند. دلهای پرکینه‌ی آنان نمیتواند تجلّی اقتدار ملی در نمایش نیروهای مسلح را تحمل کند. جنایت اینها ادامه‌ی توطئه‌ی دولتهای دست‌نشانده‌ی آمریکا در منطقه است که هدف خود را ایجاد ناامنی در کشور عزیز ما قرار داده‌اند. به کوری چشم آنان ملت ایران راه شرافتمندانه و افتخارآمیز خود را ادامه خواهد داد و مانند گذشته بر همه‌ی دشمنی‌ها فائق خواهد آمد.

اینجانب تسلّا و همدردی خود را به خانواده‌های این شهیدان عزیز عرض میکنم و صبر و سکینه‌ی الهی را برای آنان و علوّ درجات برای شهیدان مسألت مینمایم. دستگاه‌های مسئول اطلاعاتی موظفند با سرعت و دقت دنباله‌های این جنایتکاران را تعقیب کنند و آنان را به سرپنجه‌ی مقتدر قضائی کشور بسپارند.

سیّدعلی ‌ای

۳۱ شهریور ۹۷



گروه ی - رجانیوز: در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و در طلیعه گام دوم انقلاب، مراسم نماز جمعه تهران به امامت حضرت آیت‌الله العظمی ‌ای (مدظله‌العالی) و با حضور پر شور مردم بصیر و انقلابی در مصلی امام خمینی(ره) برگزار شد. متن کامل خطبه‌های ایشان به شرح زیر است:

 

* خطبه‌ی اول

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله‌ ربّ العالمین نحمده و نستعینه و نستغفره و نتوکّل علیه و نصلّى و نسلّم على حبیبه و نجیبه و خیرته فى خلقه حافظ سرّه و مبلّغ رسالاته بشیر نعمته و نذیر نقمته سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفی محمّد و على آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّةالله‌ فى الارضین و صلّ الله على ائمّة المؤمنین و هداة المستضعفین و حماة المؤمنین.

 همه‌ی برادران عزیز را و خودم را دعوت میکنم و توصیه میکنم به رعایت تقوای الهی. اگر نصرت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر توفیقات الهی را میخواهیم، هدایت الهی را میخواهیم در تقوا است؛ اگر فرج و گشایش در مسائل شخصی و اجتماعی را میخواهیم در تقوا است؛ همه باید کوشش کنیم که تقوای الهی را معیار کار خودمان قرار بدهیم. در نماز جمعه آنچه مهم است، توصیه‌ی به تقوا است؛ خود این حقیر بیشتر از شما محتاج این توصیه هستم و امیدواریم خدای متعال توفیق بدهد بتوانیم هر کدام به حدّ وسع خودمان تقوای الهی را رعایت کنیم.

 یک آیه‌ی پُر مغز و پُر مضمونی -مثل بقیّه‌ی آیات قرآن- در سوره‌ی ابراهیم هست. امروز بحث من پیرامون این آیه و آیات بعد از این آیه است. میفرماید که وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِآیاتِنا أَن أَخرِج قَومَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النّورِ وَ ذَکِّرهُم بِأَیّامِ اللَّهِ؛(۱) توصیه میکند، دستور میدهد حضرت موسیٰ را که ذَکِّرهُم بِأَیّامِ الله». دو احتمال در معنای ذَکِّرهُم بِاَیّامِ ‌الله» هست که در مقصودی که ما از این آیه داریم فرقی نمیکند. یک احتمال این است که منظور این است که ایّام‌الله را به یاد آنها بیاور؛ یک احتمال هم اینکه مقصود این است که به وسیله‌ی ایّام‌الله خدا را، دین را، قیامت را به یاد آنها بیاور. اهمّیّت ایّام‌الله در اینجا معلوم میشود که موسیٰ پیامبر عظیم‌الشأن الهی مأمور است که ایّام‌الله را به یاد مردم بیاورد. بعد میفرماید: إِنَّ فی ذٰلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبّارٍ شَکورٍ.(۲) ایّام‌الله آیه‌اند، نشانه‌اند، دلیل راهند. برای چه کسانی؟ برای کسانی که این دو صفت را دارند: صبّارند و شکورند. صبّار یعنی کسی که سر تا پا استقامت و صبر است، یکسره اهل صبر و استقامت، شکور یعنی آن کسی که نعمت را می‌شناسد و شکرگزاری میکند که حالا درباره‌ی این شکرگزاری من عرایضی خواهم کرد. بعد در آیه‌ی بعد میفرماید که حضرت موسی این دستور را عمل کرد: وَ إِذ قالَ مُوسی‌ لِقَومِهِ اذکُرُوا نِعمَةَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ أَنجاکُم مِن آلِ فِرعَونَ؛(۳) به یاد آنها آورد نجاتشان از دست فرعون را، فرعونیان را، از دست قدرت فائقه و غالب ستمگر را که چطور شما را نجات داد؛ این از ایّام‌الله است یکی از نمونه‌های ایّا‌م‌الله این است؛ إِذ أَنجاکُم مِن آلِ فِرعَونَ. پس این [روز] یکی از ایّام‌الله شد؛ آن وقتی که جوامع و انسانها و اقوام از دست قدرتهای ستمگر نجات پیدا میکنند. بعد دنباله‌ی این ندای عمومی پروردگار است، صدای بلند خدا است: وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّکُم، تأذّن» یعنی با صدای بلند خدای متعال به همه اعلان میکند که لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛ اگر شکرگزاری کردید، ما آن نعمتی را که به شما دادیم این را روزبه‌روز افزایش خواهیم داد، زیاد میکنیم؛ وَ لَئِن کَفَرتُم إِنَّ عَذابی لَشَدید؛(۴) امّا اگر کفران نعمت کردید، وظایف شکر را به جا نیاوردید، آن وقت آنجا عذاب الهی است، مشکلات فراوانی است که برای شما پیش خواهد آمد. بعد در آیه‌ی بعد هم نتیجه‌ی کلّی از این مطالب را میفرماید که: وَ قالَ مُوسی‌ إِن تَکفُرُوا أَنتُم وَ مَن فِی الأَرضِ جَمیعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ حَمید.(۵) این که ما میگوییم شکرگزار باشید، این که میگوییم مراقب نعمت خدا باشید، نعمت خدا را از یاد نبرید، این برای خود شما است وَالّا خدای متعال بی‌نیاز است.

 خب، ایّام الله مهم است؛ بنده میخواهم درباره‌‌ی ایّام الله صحبت کنم؛ برای چه کسانی؟ برای مردمی که صبّارند و شکورند. صبّارند یعنی یکپارچه اهل استقامت و صبرند، به اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند، ایستادگی میکنند. شکورند، یعنی اوّلاً نعمت را میشناسند، ابعاد پنهان و آشکار نعمت را میبینند؛ ثانیاً قدرشناس نعمتند، یعنی ارزش این نعمت را، وزن این نعمت را، قیمت این نعمت را میدانند؛ ثالثاً بر اساس آن احساس مسئولیّت میکنند، بر اساس این نعمتی که خدا داده، احساس مسئولیت میکنند؛ ملّتی، جمعیّتی، قومی که بی‌صبر نیستند، مسئولیّت‌ناشناس نیستند. این آیات، آیات سوره‌ی ابراهیم است، مکّی است؛ یعنی در آن وقتی که مسلمانها در اوج مبارزات و ایستادگی و مقاومت در مقابل جریان کفر قرار داشته‌اند، در آن وقت این آیات نازل شده است، به آنها مژده میدهد، به مردم میگوید که بدانید که خدای متعال ایّام‌اللّهی دارد، آن ایّام‌الله را به شما نصیب خواهد کرد؛ باید شما شکرگزار ایّام‌الله باشید. اگر واکنش درست و شاکرانه نشان دادید از آنچه که خدای متعال به شما داده است، خدای متعال به شما پیروزی‌های بیشتری را در آینده خواهد داد. همین چند نکته‌ای که در این آیه‌ی شریفه وجود دارد، موضوع صحبت ما امروز در خطبه‌ی اوّل است.

 این دو هفته‌ای که بر ما گذشت، دو هفته‌ی پُرماجرا و استثنائی بود؛ ماجراهای تلخ، ماجراهای شیرین، حوادث درس‌آموز در این دو هفته برای ملّت ایران پیش آمد. یوم‌الله یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند؛ آن روزی که ده‌ها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، این یکی از ایّام‌الله است. آنچه اتّفاق افتاد، کار هیچ عاملی جز دست قدرت خدا نمیتوانست باشد. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید، آن روز هم یکی از ایّام‌الله است.(۶) ما این دو روز را جزو ایّام‌الله در همین چند روز گذشته، در همین دو هفته‌ی گذشته، در مقابل چشم خودمان ما ملّت ایران مشاهده کردیم؛ اینها روزهای نقطه‌ی عطف تاریخند، روزهای تاریخ‌سازند، روزهای عادّی نیستند اینها. این که یک نیرویی، یک ملّتی، این قدرت را دارد، این توان روحی را دارد که به یک قدرت متکبّر زورگوی عالم این جور سیلی بزند، نشان‌دهنده‌ی دست قدرت الهی است، پس آن روز جزو ایّام‌الله است؛ روزها تمام میشوند، لکن تأثیرات این روزها در زندگی ملّتها باقی میمانند؛ در روحیه‌ی ملّتها، در منش ملّتها، در مسیر ملّتها، آثاری که این روزها باقی میگذارند آثار ماندگار و بعضاً جاودانه است.

 خب، حالا جامعه‌ی ایرانی به نظر ما یک جامعه‌ی صبّار و شکور است؛ ملّت ما ملّت پُراستقامتی است و ملّت شکرگزاری است. در طول این سالهای متمادی، ملّت ایران همواره سپاسگزار الطاف الهی در طول این سالها بوده است. ما ملّت صبّار و شکور باید از این آیات درس بگیریم. گفتیم اوّلین مسئله این است که ابعاد مادّی و معنویِ این پدیده را شناسایی کنیم. من عرض میکنم پس از ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، این جمعیّت بی‌نظیر را کدام دست قدرتی به میدان آورد؟ این اشک و عشق و شور را چه کسی پدید آورد؟ کدام عاملی میتوانست یک چنین معجزه‌ای را نشان بدهد جز دست قدرت الهی؟ آن کسانی که دست قدرت خدا را نمیتوانند در این حوادث ببینند و تحلیل‌های مادّی در این مسائل میکنند، عقب میمانند. باید دست قدرت خدا را دید. بُعد معنوی و بسیار مهمّ این حادثه همین است که خدای متعال این کار را میکند. وقتی خدای متعال یک چنین حرکتی را در ملّت به وجود می‌آورد، انسان باید احساس کند که اراده‌ی الهی بر پیروزی این ملّت است. این نشان‌دهنده‌ی این است که اراده‌ی الهی بر این است که این ملّت در این راه و در این خط حرکت کند و پیروز شود. نشان‌دهنده‌ی معنویّات و باطن این ملّت هم هست. این عشق و این وفا و این ایستادگی و در این بیعت بزرگ با خطّ امام، مردم با این حضورشان در میدان با خطّ امام بیعت کردند؛ بیعتی با این عظمت، آن هم بعد از گذشت بیش از سی سال از رحلت امام بزرگوار این جور با امام، مردم بیعت میکنند، این جور امام زنده است. چه شد که پس از تلاش امپراتوری خبری صهیونیسم -در چند روز قبل از این حادثه و بعد از این حادثه، امپراتوری خبری صهیونیسم در همه‌ی دنیا سعی کردند سردار بزرگوار عزیز ما را متّهم کنند به تروریست؛ خود رئیس‌جمهور آمریکا گفت، وزیر خارجه‌اش گفت، دستگاه‌های خبری صهیونیستی در همه‌ی دنیا تکرار کردند تروریست، تروریست»- خدای متعال صفحه را درست بعکس آنچه که آنها میخواستند ترتیب داد؟ نه فقط در اینجا در ایران، در کشورهای مختلف مردم به روح این شهید بزرگ درود فرستادند و پرچم آمریکا و صهیونیست‌ها را آتش زدند. آیا دست خدا را بوضوح نمیشود دید؟ آیا لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا»(۷) را که درباره‌ی پیغمبر، در نهایت شدّت، در غار ثَور تنها، بی‌کس، به همراهش میگوید لا تَحزَن اِنَّ اللهَ مَعَنا»(۸) خدا با ما است؛ این را نشان نمیدهد؟ آیا این فرمایش حضرت موسیٰ را به قوم بنی‌اسرائیل که ترسیده بودند میگفتند اِنّا لَمُدرَ»(۹) الان است که نیروهای فرعون بیایند ما را محاصره کنند و از بیخ و بُن کار ما را تمام بکنند، حضرت موسیٰ فرمود، کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدین»؛(۱۰) آیا اینجا اِنَّ مَعِیَ رَبّی» را انسان نمیشود ببیند؟ ملّت ایران نمیتواند احساس کند که اِنَّ اللهَ مَعَنا»،(۱۱) خدا با ما است؟ خدا دستهای قدرت خود را در این کشور، در این جامعه، در میان این ملّت فعّال کرده است. خود این شهادت بزرگ هم -اینکه حالا مربوط به تشییع بود- خود این شهادت هم یکی از آیات قدرت الهی است؛ رسوایی دولت آمریکا، دولت بی‌آبروی آمریکا، رسوایی این دولت را رقم زد؛ اینها کسی را که سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده‌ مبارزه‌ی با تروریسم بود -شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه، قوی‌ترین فرمانده مبارزه‌ی با تروریسم در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است- [ترور کردند]؛ کدام فرمانده دیگر قدرت داشت میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟ به یک منطقه‌ای که در محاصره‌ی ۳۶۰ درجه‌ای دشمن است، شهید سلیمانی با بالگرد وارد این منطقه میشود، در محاصره‌ی کامل دشمن جوانهای خوبی در آن منطقه هستند که دست‌تنها هستند، فرمانده‌‌ای ندارند، چشمشان که به حاج قاسم سلیمانی می‌افتد، جان پیدا میکنند، روحیه پیدا میکنند، انگیزه پیدا میکنند، محاصره را از بین میبرند و دشمن را متواری میکنند و فراری میکنند؛ چه کسی میتواند این کارها را انجام بدهد؟ فرمانده ضدّ تروریسم در کلّ منطقه قوی‌ترین و سرشناس‌ترین فرمانده، را ترور کردند. درمیدان روبه‌روی جنگ با او مواجه نشدند، دولت آمریکا انه و بزدلانه او را ترور کرد، خودشان هم اعتراف کردند؛ این [کار] مایه‌ی روسیاهی آمریکا شد؛ در این منطقه تا قبل از این حادثه، این جور کار مخصوص رژیم صهیونیستی بود که افراد را ترور کند، رهبر حماس را ترور کردند و گفتند ما ترور کردیم، رهبر جهاد را ترور کردند، گفتند ما ترور کردیم؛ ترور میکردند و میگفتند ما کردیم؛ آمریکایی‌ها آدم خیلی کشته‌اند؛ در عراق در افغانستان در جاهای دیگر هر چه توانسته‌اند، آدم کشته‌اند، ترور کرده‌اند منتها اعتراف نمیکردند که ترور کردیم؛اینجا اعتراف کردند که ترور کردیم؛ اینجا رئیس جمهور آمریکا به زبان خودش [اعتراف میکند] خدای متعال میزند پشت گردن افراد که خودشان اعتراف کنند؛ اعتراف کردند که ما تروریست هستیم، گفتند ما ترور کردیم. رسوایی از این بالاتر چه میشود؟ پاسخ قدرتمندانه‌ی سپاه هم درخور تدبّر است. این یوم‌الله تشییع جنازه و شهادت بزرگ شهید عزیز یک طرف قضیّه است، عکس‌العمل و واکنش قدرتمندانه‌ی سپاه طرف دیگر قضیّه است، آن هم درخور تدبّر است، این ضربه‌ی به آمریکا بود. البتّه ضربه‌ی نظامی بود، ضربه‌ی مؤثّر نظامی بود امّا مهم‌تر و بالاتر از ضربه‌ی نظامی، ضربه‌ی حیثیّتی بود، ضربه‌ به هیبت ابرقدرتیِ آمریکا بود.(۱۲) آمریکا سالها است در سوریه، در عراق، در لبنان، در افغانستان ضربه میخورد، از دست قدرتمند مقاومت ضربه میخورد لکن این ضربه از همه‌ی آنها بالاتر بود؛ این ضربه، ضربه‌ی حیثیّتی بود، ضربه به ابهّت آمریکا بود؛ این ضربه با هیچ چیزی جبران نمیشود. حالا اعلام میکنند که ما تحریم کردیم، تحریمها را افزایش میدهند امّا این کار نمیتواند آبروی از‌دست‌رفته‌ی آمریکا را برگرداند. این پاسخ قدرتمندانه یک چنین خصوصیّتی بود. این هم یک جلوه‌ی کمک الهی است که پاسخ مجاهدت مخلصانه است.

 عزیزان من، برادران و خواهران نمازگزار! اخلاص برکت دارد. هر جا اخلاص بود، خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت میدهد، کار برکت پیدا میکند، رشد و نمو پیدا میکند، کار به نحوی میشود که اثر آن به همه میرسد، برکات آن در میان مردم باقی میماند. این ناشی از اخلاص است. نتیجه‌ی آن اخلاص، همین عشق و وفاداری مردم، همین اشک و آه مردم، همین حضور مردم، همین تازه شدنِ روحیه‌ی انقلابی مردم است. امّا اینکه ما بیاییم این حوادث را تقویم کنیم، قیمت‌گذاری کنیم، قدر آنها را بدانیم و ببینیم که اندازه و قیمت این حوادث چقدر است؛ در صورتی تحقّق پیدا میکند که ما به حاج‌قاسم سلیمانی -شهید عزیز- و به ابومهدی -شهید عزیز- به چشم یک فرد نگاه نکنیم؛ به آنها به چشم یک مکتب نگاه کنیم. سردار شهید عزیز ما را با چشم یک مکتب ، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد. قدر و قیمت این قضیّه روشن خواهد شد. سپاه قدس را به عنوان یک مجموعه و سازمان اداری صرفاً نبینیم؛ بلکه به عنوان یک نهاد انسانی و دارای انگیزه‌‌‌های بزرگ و روشن انسانی مشاهده‌ کنیم. اگر این جور شد، آن وقت این اجتماع مردم، این تجلیل و تعظیم مردم، تکریم مردم معنای دیگری پیدا میکند. البتّه همه‌ی نیروهای مسلّح ما از ارتش، سپاه، بسیج زیربنای فکری‌شان هدفهای الهی است، بدون تردید. امروز در کشور ما مسئله این است. زیربنای فکری همه‌ی نیروهای مسلّح ما، همین اهداف الهی و بلند است. سپاه قدس یک نیرویی است که با سعه‌ی صدر به همه جا و همه کس نگاه میکند. رزمندگان بدون مرزند؛ رزمندگان بدون مرز. رزمندگانی که هرجا نیاز باشد، آنها در آنجا حضور پیدا میکنند؛ کرامت مستضعفان را حفظ میکنند، خود را بلاگردان مقدّسات و حریمهای مقدّس میکنند. سپاه قدس را به این چشم نگاه بکنیم، آن وقت، همینها، همین کسانی که با جان خودشان، با همه‌ی توان خودشان به کمک ملّتهای دیگر و ضُعَفای اطراف منطقه که در دسترس آنها است میروند، همینها سایه‌ی جنگ و ترور و تخریب را از کشور خودمان هم دور میکنند و دفع میکنند. میهن عزیز ما یک بخش مهمّی از امنیّتش محصول کار همین جوانان مؤمنی است که در زیر فرماندهی سردار شهید عزیزمان سالها کار کردند، تلاش کردند؛ اینها امنیّت‌آورند، برای کشور هم اینها امنیّت می‌آورند؛ بله، به کمک فلسطین و غزّه و دیگر مناطقی که به وجود آنها نیاز هست میروند امّا برای کشور خودمان امنیّت ایجاد میکنند. آن دشمنی که آمریکا او را تجهیز کرده است، نه برای عراق و سوریه، بلکه در نهایت برای ایران، ایران عزیز؛ داعش را درست کردند، نه برای اینکه فقط در عراق مسلّط بشود، هدف اصلی و نهایی ایران بود. آنها میخواستند از این طریق، امنیّت ما را، مرزهای ما را، شهرهای ما را، خانواده‌های ما را دچار ناامنی و تشویش بکنند؛ اینها متوقّف شدند به کمک همین جوانان مؤمن و عزیزی که رفتند و این تلاش بزرگ را انجام دادند.

 آن فریب‌خوردگانی که یک روزی فریاد زدند نه غزّه، نه لبنان»، آنها نه فقط جانشان را فدای ایران نکردند، حتّی حاضر نشدند راحتی خودشان و منافع خودشان را هم در راه کشور فدا کنند؛ آن کسانی که جانش را فدای ایران کردند باز همین شهید سلیمانی‌ها بودند؛ اینها بودند که در زمانی که نیاز به دفاع از کشور بود، جان خودشان را کف دست گرفتند و به میدان جنگ رفتند از کشور دفاع کردند، از ایران دفاع کردند؛ اینها هستند که میتوانند ادّعا بکنند که دفاع میکنند از امنیّت کشور، از امنیّت ملّت؛ همین فداکاری و اخلاص اینها است که در همه‌ی مراحل، این جور بوده. خب، با این نگاه، ما میتوانیم ملّت ایران را و معنویّات ملّت را و باطن ملّت را کشف کنیم. این کسانی که به خیابان آمدند، میلیون‌ها انسانی که در تهران و در قم و در کرمان و در خوزستان و [دیگر شهرها] آمدند زیر جنازه‌ی این عزیزان راه رفتند، و کسانی که از دور دیدند و اشک ریختند، و کسانی که در شهرهای مختلف توانستند از دور برای اینها عزاداری بکنند -که واقعاً ده‌ها میلیون جمعیّتِ ملّتِ ما در این آزمون بزرگ شرکت کردند- میشود باطن اینها را، حقیقت اینها را تشخیص داد. ملّت از هر جناح و حزب، از هر مجموعه، از هر قوم، از هر خصوصیّت جغرافیایی، در این جهت مثل همند؛ طرف‌دار انقلابند، طرف‌دار حاکمیّت اسلامند، طرف‌دار ایستادگی در مقابل ظلمند، طرف‌دار نه» گفتن به همه‌ی مطامع دولتهای استکباری و استعماری‌اند.

 ملّت ایران نشان داد که از خطّ مجاهدتِ شجاعانه دفاع میکند، ملّت ایران نشان داد که به نمادهای مقاومت عشق می‌ورزد، ملّت ایران نشان داد که طرف‌دار مقاومت است، طرف‌دار تسلیم نیست. آن کسانی که سعی میکنند چیز دیگری را از ملّت بزرگ ما به مردم و به افکار بیگانگان یا افکار عمومیِ داخل نشان بدهند، با صدق و صفا با مردم رفتار نمیکنند؛ ملّت این است، ملّت طرف‌دار ایستادگی است، طرف‌دار مقاومت است، ملّت طرف‌دار ایستادگی در مقابل زورگویی دشمنان است. این دلقکهای آمریکایی که بدروغ و با کمال رذالت میگویند که ما در کنار مردم ایرانیم، ببینند مردم ایران چه کسانی هستند. آن چند صد نفری که به عکس سردار شهیدِ باافتخار ما اهانت میکنند، آنها مردم ایرانند یا این جمعیّت میلیونی عظیمی که در خیابانها نشان میدهند خودشان را؟(۱۳) سخنگویان دولت شریر آمریکا مدام تکرار میکنند که ما در کنار مردم ایرانیم. دروغ میگویید! اگر در کنار مردم ایران هم باشید برای این است که خنجر زهرآلود خود را به سینه‌ی مردم ایران فرو کنید. البتّه تا حالا نتوانسته‌اید، بعد از این هم حتماً نخواهید توانست هیچ غلطی بکنید.(۱۴) ملّت ایران در این قضیّه خود را نشان داد، باطن خود را نشان داد، قاعده و زیربنای فکری خود را ملّت ایران نشان داد؛ احساسات صادقانه‌ی خود را ملّت ایران نشان داد؛ این فریاد انتقامی که از مردم شنیده شد در سرتاسر کشور، در واقع این فریاد انتقام، سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکایی را زیر و رو کرد.(۱۵)

 یک نکته‌ی دیگری که باید به آن توجّه کرد در اهمّیّت این یوم‌الله، این است که خدای متعال به موسیٰ میفرماید که وَ ذَکِّرهُم بِاَیّامِ ‌الله؛(۱۶) یعنی ایّام‌الله باید در یاد مردم باقی بماند؛ یک عدّه‌ای سعی میکنند این یوم‌الله‌های حساس این روزها را به دست فراموشی بسپارند، مسائل دیگری را مطرح کنند، شاید بتوانند این یاد این یوم‌الله بزرگ را تحت‌الشعاع قرار بدهند. یکی همین قضیّه‌ی تأسّف‌انگیز حادثه‌ی سقوط هواپیما بود. خب سقوط هواپیما حادثه‌ی تلخی بود؛ دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزانید. از دست دادن جوانهای عزیز، مردم خوبمان و کسانی که از کشورهای دیگر اینجا بودند، حادثه‌ی بسیار تلخی بود. در این هیچ شکّی نیست؛ لکن یک عدّه‌ای به تبع و هدایت تلویزیون‌های آمریکایی و رادیوهای انگلیسی سعی کردند این قضیّه را به نحوی آرایش بدهند که ماجرای یوم‌الله ناشی از شهادت بزرگ این دو شهید عزیز را به دست فراموشی بسپارند. سعی کردند کاری کنند که به خیال خودشان آن را به دست فراموشی بسپارند. افرادی که انسان هیچ علاقه‌ای در اینها نسبت به منافع ملّی و نسبت به مصالح کشور احساس نمیکند؛ واقعاً انسان تعجّب میکند. حالا یک عدّه‌ای جوانند، احساساتی‌اند، فریب میخورند؛ یک عدّه‌ای نه، جوان هم نیستند؛ انسان میبیند که اینها هیچ حاضر نیستند منافع ملّی را درک کنند، فهم کنند، پای این منافع بِایستند. آنچه که دشمن مایل است از زبان اینها سر میزند، در عمل اینها خودش را ظاهر میکند. من میخواهم عرض بکنم همان اندازه‌ای که ما از این حادثه‌ی سقوط هواپیما غصّه خوردیم و غم بر دل ما فرود آمد، دشمن ما از این حادثه به همان اندازه خوشحال شد؛ دشمن ما خوشحال شد؛ به خیال اینکه یک مستمسکی به دست آورده است که بتواند سپاه را زیر سؤال ببرد، نیروهای مسلّح را زیر سؤال ببرد، نظام جمهوری اسلامی را زیر سؤال ببرد. میخواستند این کار را بکنند، شاید بتوانند آن حادثه‌ی عظیم را تحت‌الشّعاع قرار بدهند؛ اشتباه کردند. وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللهُ وَ اللهُ خَیرُ الماکِرین؛(۱۷) آنها مکر کردند، امّا ندانستند که مکرشان در مقابل دست قدرت پروردگار هیچ تأثیری ندارد، و نمیتوانند این کار را بکنند. حادثه‌ی یوم‌الله تشییع جنازه‌ی شهید و حادثه‌ی یوم‌الله در هم کوبیدن پایگاه آمریکایی از ذهن این مردم نخواهد رفت و روزبه‌روز ان‌شاءالله زنده‌تر خواهد شد.

 من همین جا لازم است صمیمانه بار دیگر با اصحاب این مصیبت همدردی کنم -ما در غم آنها شریک هستیم- و تشکّر کنم، از آن پدرمادرهایی و صاحب‌عزاهایی که با وجود اینکه دلهایشان پُر از درد و غم بود، در مقابل توطئه و وسوسه‌ی دشمن ایستادند، برخلاف آنچه که میل دشمنان بود موضع گرفتند و حرف زدند. مادرِ یکی از همین عزیزانی که در این هواپیما بودند به من نامه نوشته و اظهار کرده که ما پای جمهوری اسلامی ایستاده‌ایم، پای انگیزه‌های شما ایستاده‌ایم». اینها شجاعت میخواهد، اینها فهم و بصیرت میخواهد و انسان واقعاً با همه‌ی وجود، در مقابل این جور شخصیّت‌‌هایی احساس تکریم و تعظیم میکند.

 این را هم عرض بکنیم، یکی از کارهای دیگری که برای تحت‌الشّعاع قرار دادنِ این حوادث بزرگ انجام دادند، همین کاری است که این سه دولت اروپایی کردند؛ دولت خبیث انگلیس، دولت فرانسه، و دولت آلمان؛ تهدید ایران که ما مسئله‌ی هسته‌ای را بار دیگر به شورای امنیّت میبریم؛ که البتّه مسئولین کشور خوشبختانه محکم پاسخ اینها را دادند، جواب محکم به اینها داده شد؛ این سه کشور همان سه کشوری هستند که در دوران جنگ تحمیلیِ به ما، تا توانستند، به صدّام‌حسین کمک کردند؛ دولت آلمان، ابزار، وسایل شیمیایی و سلاح شیمیایی را در اختیار صدّام‌حسین گذاشت که شهرها و جبهه‌ها را با آن سلاح هدف قرار بدهد، که هنوز آثارش در بین رزمندگان قدیمی ما وجود دارد؛ دولت فرانسه بالگردهای جنگیِ سوپر اتاندارد را برای زدن کشتی‌های نفتی ما در اختیار صدّام‌حسین قرار داد؛ سوابق اینها این است؛ دولت انگلیس با همه‌ی وجود در خدمت دشمنان ما بود، در خدمت صدّام بود. اینها این جوری‌اند، سوابقشان این است، امروز هم این جوری دارند عمل میکنند. به اینها به این چشم باید نگاه کرد. بنده از اوّل هم گفتم، بعد از خروج آمریکا از برجام که این سه دولت مدام حرف میزدند، مدام یاوه‌گویی میکردند، بنده همان روز هم گفتم من به اینها اعتمادی ندارم، اینها کاری نخواهند کرد، در خدمت آمریکا خواهند بود؛ امروز کاملاً واضح شده است، بعد از گذشت حدود یک سال معلوم شده است که اینها به معنای واقعی کلمه، پادو آمریکا هستند؛ اینها پادوِ آمریکا هستند. آن وقت این دولتهای حقیر در انتظار این هستند که ملّت ایران را به زانو در بیاورند. آمریکا که بزرگ‌ترِ شما بود، پیشروِ شما بود، ارباب شما بود، قادر نبود ملّت ایران را به زانو در بیاورد؛ شما کوچک‌تر از آن هستید که بخواهید ملّت ایران را به زانو در بیاورید.(۱۸) اینها مذاکره هم که میکنند، مذاکره‌شان آمیخته‌ی با دغل و فریب‌کاری است؛ این کسانی که پشت میز مذاکره ظاهر میشوند، آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند، اینها همانها هستند؛ تفاوتی نمیکنند؛ لباس عوض میکنند؛ این دست چدنی‌ است که پوشش مخملی و دستکش مخملی را بیرون می‌آورد و خودش را نشان میدهد، وَالّا باطن، همان باطن است؛ هیچ تفاوتی ندارد. اینها نمیتوانند کسانی باشند که انسان به اینها اطمینان پیدا کند.

 خب حالا که ملّت ایران این حادثه را شناخت، قدر و قیمت آن را دانست؛ حالا باید چه کار کنیم؟ من در یک کلمه عرض میکنم: ملّت عزیز ایران باید همّتشان این باشد که قوی بشوند.(۱۹) تنها راه در پیش پای ملّت ایران عبارت است از قوی شدن؛ باید تلاش کنیم قوی بشویم؛ ما از مذاکره هم ابائی نداریم؛ البتّه نه با آمریکا، با دیگران؛ امّا نه از موضع ضعف، از موضع قوّت، از موضع قدرت. ما بحمدالله دارای قدرتیم و به توفیق الهی قوی‌تر هم خواهیم شد. البتّه قدرت فقط قدرت نظامی نیست؛ قدرت، قدرت نظامی نیست؛ اقتصاد کشور باید قوی شود، وابستگی به نفت بایستی تمام بشود، نجات پیدا کنیم از وابستگی اقتصادمان به نفت؛ جهش علمی و فنّاوری باید ادامه پیدا کند؛ پشتوانه‌ی همه‌ی اینها هم حضور مردم عزیزمان در صحنه است. باید ملّت ایران و مسئولین کشور تلاششان برای قوی شدن کشور و قوی شدن ملّت باشد، با اتّحاد، با حضور، با صبر و استقامت و با کار سخت و پرهیز از تنبلی؛ این اگر [محقّق] شد، به توفیق الهی، به فضل الهی، ملّت ایران در آینده‌ی نه چندان دوری آنچنان خواهد شد که دشمنان حتّی جرئت تهدید هم پیدا نکنند. .(۲۰)

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * وَ العَـصرِ * اِنَّ ‌الاِنسانَ‌ لَفی‌ خُسرٍ * اِلَّا الَّذینَ ءامَنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ‌‌ وَ تَواصَوا بِالحَقِّ ‌وَ تَواصَوا بِالصَّبرِ.(۲۱)


* خطبه‌ی دوّم

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله‌ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى‌القاسم المصطفیٰ محمّد و آله الطّاهرین سیّما علىّ امیرالمؤمنین و حبیبته اّهراء المرضیّة و الحسن و الحسین سیّدی شباب اهل الجنّة و علىّ ‌بن ‌الحسین زین العابدین و محمّد بن‌ علىّ الباقر و جعفر بن‌ محمّد الصّادق و موسىٰ ‌بن ‌جعفر الکاظم و علىّ ‌بن‌ موسىٰ الرّضا و محمّد بن ‌علىّ الجواد و علىّ ‌بن ‌محمّد الهادی و الحسن ‌بن ‌علىّ اکیّ العسکری و الحجّة بن الحسن القائم المهدی صلوات‌ الله علیهم اجمعین. اوصیکم عباد الله‌ بتقوى الله‌.

 مجدّداً همه‌ی برادران و خواهران را توصیه میکنم تقوای الهی را در گفتار، در کردار، در رفتار، در معاشرتها، در بُروز خُلقیّات، در همه‌ی اینها تقوای الهی را در نظر داشته باشیم، رضای الهی را در نظر داشته باشیم. من دو مطلب کوتاه عرض میکنم، بعد یک مقداری خطاب به برادران عرب مطالبی را عرض خواهم کرد. دو مطلب کوتاه، یکی در مورد همین حادثه‌ی هواپیما است که مجدّداً تسلیت عرض میکنیم، اظهار همدردی میکنیم. در این حادثه ابهامهایی وجود دارد. تشکّر میکنیم از فرماندهان سپاه که توضیح دادند، برای مردم مطالبی را بیان کردند ولی باید حادثه پیگیری بشود و از حوادث مشابه هم باید به طور جدّی پیشگیری بشود. آنچه که مهم است، پیگیری مهم است امّا مهم‌تر از پیگیری، پیشگیری از تکرار این حوادث است.

 مطلب دوّم راجع به انتخابات است. بنده راجع به انتخابات ان‌شاءالله صحبت خواهم کرد آنچه امروز عرض میکنم این است: برادران عزیز، خواهران عزیز، ملّت عزیز ایران! حضور ملّت ایران مهم‌ترین عامل اقتدار است و این حضور در جاهای متعدّدی است؛ یکی از مهم‌ترینش انتخابات است. در انتخابات حضور ملّت ایران کشور را بیمه میکند، دشمن را مأیوس میکند. سعی و تلاش [دشمنان] بر این است که با انواع و اقسام حیل نگذارند که مردم با شوق در انتخابات شرکت کنند. من عرض میکنم: مردم با شوق و ذوق باید در انتخابات شرکت کنند. حالا مسائل گوناگونی درباره‌ی انتخابات، تذکّراتی هست که ان‌شاءالله در آینده اگر زنده بودیم عرض خواهم کرد. آنچه که امروز خواستم عرض بکنم اصل این قضیّه است؛ مراقبت کنید که مبادا دشمن بتواند در این زمینه خواسته‌ی خودش را که عبارت است از کم‌رنگ کردن و بی‌رونق کردن انتخابات تحقّق ببخشد.


* خطبه‌ی عربی

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و صلّى الله على محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین.

 أودّ فی هذه البرهة الحساسة من تاریخ هذه المنطقة أن ی لی معکم أیها الإخوة العرب مختصَرٌ من الحدیث.

 فی هذه الأیام استشهد قائدٌ إیرانی کبیرٌ و شجاعٌ و مجاهدٌ عراقی طافحٌ بروح التضحیة و الإخلاص بأذرعٍ عسکریة أمریکیة و بأمر الرّئیس الإرهابی الأمریکی. هذه الجریمة لم تُرتکب فی میدان المواجهة، بل جرت بصورة جبانة لئیمة.

 القائد سلیمانی کان ذلک الرّجل الذّی یقتحم الخطوط الأمامیة و یقاتل بشجاعة نادرة فی أخطرِ المواقع، و کان العاملَ الفاعل فی دحر عناصر داعش الإرهابیة و نظائرها فی سوریة و العراق.

 الأمریکیون لم یجرأوا أن یواجهوه فی ساحات القتال فعمدوا إلى الهجوم علیه بنذالة من الجوّ حین کان بدعوة من حکومة العراق فی مطار بغداد و أراقوا دَمَه الطاهر هو و رفاقه، و بذلک امتزج دم أبناء إیران و العراق مرةَ أخرى فی سبیل الله سبحانه و تعالى.

 الحرس الإیرانی دَکّ بضربة مقابلة أوّلیة صاروخیة القاعدة الأمریکیة و سحق أُبّهة و غطرسة تلک الدولة الظالمة المتکبرة و یبقى جزاؤها الأساسی و هو خروجها من المنطقة.

 الشعب الإیرانی فی مسیرات بعشرات الملایین شیّعوا الشهداء فی مختلف المدن بتودیع منقطع النظیر، والشعب العراقی فی مدن عدیدة شیّعوهم بفائق التکریم و الاحترام، کما أعربت شعوبٌ فی بلدان متعددة عن مواساتها فی اجتماعات صاخبة.

 إنّ مساعی مغرضةً هائلة بُذلت لخلق نظرةٍ سلبیة بین الشعبین الإیرانی و العراقی. لقد أُنفقت أموال ضخمة و جُنّدَ أفرادٌ لا یشعرون بالمسؤولیة فی إیران ضدّ الشعب العراقی، والساحة العراقیةٌ شهِدَت ضخّاً إعلامیا شیطانیاً ضدّ الشعب الإیرانی، غیر أنّ هذه الشهادة الکبرى قد أحبَطَت کلّ هذه المساعی الشیطانیة والوساوس الخبیثة.

 ما أرید أن أقوله لکم هو أنّ القدرة الإسلامیة، قدرتنا و قدرتَکم تستطیع أن تتغلّب على ما تحیط القوى المادیة نفسها به من هیبةٍ ظاهریة خادعة. القوى الغربیة بالاعتماد على العلم والتقانة، وبالسلاح العسکری، والإعلام الکاذب والأسالیب الیة الماکرة استطاعت أن تهیمن على بلدان المنطقة، و متى ما اضطرّت إلى الجلاء من بلد على إثر نهضة شعبیة، فإنّها لا تکفّ قدر ما تستطیع عن التآمر و الاختراق التجسّسی والسیطرة الیة والاقتصادیة، و زرعت الغدة السرطانیة الصهیونیة فی قلب بلدان غرب آسیا و عَمَدَت إلى وضع بلدان المنطقه فی تهدیدٍ مستمر.

 بعد انتصار الثورة الإسلامیة فی إیران نزلت بالکیان الصهیونی ضرباتٌ شدیدة یة و عسکریة، و أعقب ذلک سلسلة من الهزائم للاستکبار و على رأسه أمریکا من العراق و سوریا و مروراً بغزّة و لبنان و حتّى الیمن و أفغانستان.

 إعلام العدو یتّهم إیران بإثارة حروبٍ بالنیابة، و هذه فریةٌ کبرى، فشعوب المنطقة قد استیقظت، و قدرةُ إیران فی مقاومتها الطّویلة أمام خُبثِ أمریکا قد ترکت أثرها فی الجوّ العام للمنطقة و فی معنویات الشعوب. مصیر المنطقة یتوقّف على التّحرّرِ من الهیمنة الاسکباریة الأمریکیة وتحریر فلسطین من سیطرة الصهاینةِ الأجانب.

 کلّ الشعوب تتحمّل مسؤولیة الوصولِ إلى تحقیق هذا الهدف. على العالم الإسلامی أن یزیل عوامل التفرقة. وحدة علماء الدّین قادرة على أن تکتشف أسلوبَ الحیاة الإسلامیة الجدیدة. و تعاون جامعاتنا من شأنه أن یرتقی بالعلم و التقانة، و بذلک تستطیع أن تضع أساس الحضارة الجدیدة. والتّنسیقُ بین وسائل إعلامنا بإمکانه أن یصلح جذورَ الثقافة العامّة. والتلاحم بین قُوانا العسکریة سیبعدُ المنطقة کلّها من الحروب والعدوان. والارتباطُ بین أسواقنا سیحرّر اقتصادَ بلداننا من سیطرة الشرکات الناهبة. و تبادل اِیارات بین شعوبنا سیقرّبُ القلوبَ و الأفکار، و یخلقُ روحَ الوحدة و المودّة بینها. أعداؤنا و أعداؤکم یریدون أن یحققوا تقدمَهم الاقتصادی على حساب ثرواتِ بلدانِنا، وأن یبنوا عِزَّتَهم على حساب ذُلِّ شعوبنا، و یسجّلوا تفوُّقَهم بثمنِ تفرّقنا. یریدون إبادَتَنا على أیدینا. أمریکا تستهدفُ أن تجعلَ فلسطین دونما قدرةِ على الدفاع أمام الصهاینةِ الظالمین المجرمین، و أن تجعل سوریا و لبنان تحت سیطرة الحکومات التابعة لها و العمیلة، و تریدُ العراقَ و ثرواتهِ النفطیةَ بأجمعها مِلکاً لها. و لتحقیق هذا الهدفِ المشؤومِ لا تتوانى عن ارتکاب الظلمِ و العدوان. الامتحانُ العسیر الذین مرّت به سوریا والفِتنُ المتوالیةُ فی لبنان، والأعمالُ الاستفزازیةُ والتخریبیةُ المستمرةَ فی العراق نماذجُ لذلک.

 الاغتیالُ الصریحُ لأبې مهدی القائدِ الشجاع للحشدِ الشعبی و قائد الحرس الکبیر سلیمانی نماذجُ نادرةٌ لهذه الفتن فی العراق. هؤلاء یریدون أن یحقّقوا أهدافهم الخبیثة فی العراق عن طریق إثارة الفتن والحروب الداخلیة و بالتالی تقسیم العراق و حذف القوى المؤمنة والمناضلة والمجاهدة الوطنیة.

 وکنموذج لوقاحتهم فإنهم إذ یلوّحون بأنهم حماة الدیمقراطیة یصرّحون بکل وقاحة وصلافة، بعد أن صادق برلمان العراق على إخراجهم، أنّهم جاءوا إلى العراق لیبقوا فیه و لن یغادروه.

 العالم الإسلامی لا بدّ أن یفتح صفحة جدیدة. الضمائر الیقظة والقلوب المؤمنة یجب أن تُحیی الثقة بالنفس فی الشعوب، و على الجمیع أن یعلموا أن طریق نجاة الشعوب هو فی التدبیر والاستقامة و عدم الرهبة من العدو.

 أسأل الله سبحانه و تعالى أن یشملَ الشعوبَ المسلمة برحمته و نصرته إنه تعالى سمیع مجیب.

أقول قولی هذا و استغفر الله لی و لکم، و السّلام علیکم و رحمةالله.(۲۲)

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ * اِنّا اَعطَیناکَ الکَوثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انحَر * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الاَبتَرُ.(۲۳)

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
 



سپهبد شهید سلیمانی و راهبردهای امنیت ساز منطقه‌ای

دومین راهبرد امنیت ساز شهید سلیمانی، خنثی سازی عملیات روانی بزرگ و القای توطئه اختلاف تراشی بین شیعیان و اهل سنت و در نهایت جلوگیری از تبدیل شدن منازعات منطقه به اختلافات مذهبی و تبدیل شدن آن به جنگ شیعه و سنی بود

بررسی نقش شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در ابعاد مختلف به خصوص در سطح منطقه و جهان کاری است پر دامنه و محتاج زمان مناسب که در این یادداشت به یکی از هزار می پردازیم تا عظمت نقش آن در حال و آینده منطقه و مسلمانان روشن شود.

شاید بتوان گفت، از روزی که بوش با بهره‌گیری از نظریه برخورد تمدن های هانتینگتون،جهان اسلام را به عنوان یک دشمن آینده در ذهن خود و دولتمردانش ترسیم می کرد، اتاق‌های فکر استکبار جهانی، برنامه های طولانی مدت خود را برای نابودی این منطقه طراحی می‌کردند. آنها در معادلات خود، هسته اصلی شکل گیری تمدن نوین اسلامی را ایران اسلامی و بیشتر مناطق غرب آسیا محاسبه کرده بودند، چرا که اولاً رهبران جمهوری اسلامی ایران از بدو پیروزی انقلاب و با وجود حمایت های اکثریت کشورهای حوزه خلیج فارس از رژیم بعثی عراق، به هیچ عنوان آنها را دشمن انگاری نکردند، چرا که نگاه به افق آینده تمدنی اسلام داشته و مبنای عمل خود را به اتحاد جهان اسلام استوار کرده بودند.

با شروع بیداری اسلامی در منطقه، نظام استکباری فرصتی به دست آورد تا حضور خود را در قلب جهان اسلام تثبیت نماید، لذا پس از جنگ دوم خلیج فارس، تلاش فراوانی کرد تا در صورت امکان از طریق تجزیه عراق بتواند با بهره گیری از اختلافات قومی و منطقه‌ای، این منطقه را چند پاره کرده و از فضای آشوبی که خود به وجود آورده بود، سوء استفاده نماید. اما هوشیاری مرجعیت شیعه در عراق و حمایت مردم از رهبران ی و مذهبی، ناکامی آمریکا را در پیاده کردن نقشه های خود در پی داشت، لذا با ایجاد داعش و سوق دادن نیروهای داعش به عراق و سوریه، تلاش کرد فضای آشوب زده را در منطقه گسترش دهد در چنین شرایطی از یک سو، با چند پاره کردن کشورهای اسلامی منطقه و کاشتن بذر نفاق در آنها، اتحاد و همبستگی اسلامی را از بین ببرد و از سوی دیگر، با القاء ت‌های خود، نقشه دلخواهش را در منطقه پیاده کند.

لذا ملاحظه می‌گردد که پس از ورود داعش به منطقه و حمایت های آشکار و پنهان بعضی از دولت های خودکامه منطقه و نظام سلطه از آن، بهانه لازم برای حضور آمریکا و همپیمانانش در منطقه ایجاد شد، که در نهایت با یک فضای آنارشی در درون عراق و سوریه که منجر به از بین رفتن مرزهای جغرافیایی آنها شد، و منطقه را دچار بحران امنیتی کرد، مواجه شدیم.

در چنین شرایطی، گروه تکفیری داعش که در اندک مدتی بر برخی مناطق مسلط شده بود، مرتکب جنایت هایی شد که واقعاً دل تمامی انسان های آزاده و منصف جهان را به درد آورد، لذا ترس و وحشت داعش نه تنها در منطقه بلکه بر کل جهان اثر گذاشته و امنیت روانی انسان های بی شماری را به خطر انداخته بود و با گستاخی و شعارهای ساختار شکنانه سودای جولان دادن در تهران را داده بودند و هدف اصلی را ایران معرفی می کردند.

در این اوضاع و احوال، پاسداران صلح و امنیت ایران به فرماندهی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، پای به میدان مبارزه با جنایتکاران داعش گذاشتند. تا زمان ورود جدی ایران به مبارزه با داعش، این گروهک توانسته بود با بهره گیری از پول و سلاح های پیشرفته حامیان خود، از جمله آمریکا، رعب و وحشت را در دل ملت‌های منطقه و جهان ایجاد نماید، به طوری که دولت های منطقه گمان می کردند شکست این گروهک امکان پذیر نیست، بنابراین آنچه که شهید سلیمانی در اولین گام در منطقه ایجاد کرد، تولید امنیت روانی درون زا بود.

سردار دلها، اولین راهبرد خود را در تولید امنیت در سوریه و عراق، بر محور احیای اعتماد به نفس مردم و دولت های قانونی بنا نهاد. آن فرمانده بزرگ برای پیاده سازی این راهبرد، اول اعتماد مسئولان این کشورها را به نیروهای مردمی جلب کرد و پس از آن توانست با کمک خود آن کشورها، با جذب، ساماندهی و هدایت نیروهای مردمی، سپاه بزرگی از داوطلبان مردمی در قالب های مختلف با بهره گیری از تجارب بسیج در ایران اسلامی، آماده مبارزه با نیروهای داعش و تروریست ها نماید، لذا اولین راهبرد امنیت ساز حاج قاسم، راهبرد تولید امنیت بومی و درون زا در مناطق آشوب زده بود.

دومین راهبرد امنیت ساز شهید سلیمانی، خنثی سازی عملیات روانی بزرگ و القای توطئه اختلاف تراشی بین شیعیان و اهل سنت و در نهایت جلوگیری از تبدیل شدن منازعات منطقه به اختلافات مذهبی و تبدیل شدن آن به جنگ شیعه و سنی بود.

حاج قاسم در دفاع از مردم منطقه، تفاوتی بین اهل سنت و شیعیان قائل نشد و اتفاقاً مناطق شیعه نشین را برای دفاع از اهل سنت و پیروان سایر مذاهب، همانند ایزدیان بسیج کرد و در نهایت در میدان عمل اثبات کرد که این یک جنگ عدالت خواهانه و صلح ساز است نه نزاع شیعه و سنی که در منطقه به جریان افتاده است، یک توطئه شوم استکباری است که از طریق یک گروهک وحشی و تکفیری بنام داعش و با حمایت بعضی ازقدرت های بزرگ پیاده شده است، لذا از یکسو، توطئه تاریخی دشمنان جهان اسلام را در ایجاد اختلافات مذهبی بین مسلمانان خنثی کرد و از سوی دیگر با ایجاد اتحاد بین پیروان مذاهب مختلف اسلامی، آنها را به تجربه ارزشمند اتحاد و همبستگی و نتایج موفقیت آمیز آن متوجه ساخت.

سومین راهبرد هوشمندانه حاج قاسم، تغییر نگاه کشورهای منطقه به خصوص مسلمانان به شیعه بود که سال ها بود رژیم صهیونیستی و رسانه های غربی، آنها را به عنوان یک تهدید و طرح ایران اسلامی برای منطقه و مقابله با پیروان اهل سنت، تبلیغ کرده بودند. در واقع، منطقه مسلمانان با اتصال کشورهای ایران، عراق، سوریه و لبنان به همدیگر،یک تهدید بزرگ برای صهیونیست ها و به تبع آن آمریکای جنایتکار تبدیل شد، چرا که از یکسو در این راهبرد، منطقه وسیعی از امت اسلامی در کنار هم قرار گرفتند و از سوی دیگر، هسته مرکزی تمدن سازی برای مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی و نظام استکباری در قالب جبهه مقاومت شکل گرفت.

پیروزی های درخشان جبهه مقاومت و تبدیل شدن آن به یک قدرت منطقه‌ای، نشان داد که این جبهه نه تنها برای امت اسلامی تهدید محسوب نمی شود، بلکه حافظ و حامی منافع تمامی امت اسلامی از مذاهب مختلف است، لذا این راهبردها، نه تنها سپهبد سلیمانی را تبدیل به یک قهرمان و اسطوره در منطقه بلکه کل جهان ساخت که در شهادت این فرمانده بزرگ، شاهد بازخورد احساسات ملت ایران، منطقه و جهان بودیم. او برخلاف چکمه پوشان نظامی که ترس و وحشت را در دل انسان ها ایجاد می کند، رأفت و مهربانی را به همه انسانهای مظلوم منطقه نثار کرد و نشان داد که همه انسانهای مظلوم در اندیشه او واجب الدفاع هستند و در دفاع از آنها هیچگونه تبعیضی روا نمی داشت، به این خاطر یک قهرمان و انسان برجسته برای تمامی انسان های آزاده شد که تا سال های متوالی در دل و یاد آنها باقی خواهد ماند و مردم منطقه نیز به حق نهایت قدردانی خود را از او نشان دادند. یاد و نامش جاویدان و راهش پر رهرو باد. ان شاءالله

خبرگزاری تسنیم- داود عامری


بیوگرافی سردار سلیمانی

نام :قاسم

نام خانوادگی :سلیمانی

تاریخ تولد :20 اسفند 1335 در کرمان

درجه :سپهبد

تاریخ شهادت :13 دی 1398 در بغداد

بیوگرافی سردار سلیمانی

از تولد تا ازدواج و زندگی شخصی سپهبد سلیمانی

سپهبد حاج قاسم سلیمانی 20 اسفند 1335 در روستای رابر از استان کرمان متولد شد و در سالهای ابتدای جوانی از پیمانکاران سازمان آب کرمان بود.

سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی در سنین جوانی ازدواج کرد و حاصل چندین سال زندگی مشترک با همسرش یک دختر به نام زینب و یک پسر به نام محمدرضا است.

فرزندان سردار سلیمانی

فعالیت های نظامی سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی بعد از انقلاب سال 1357 و تشکیل سپاه پاسداران به این نهاد پیوست و تا پایان عمر در خدمت این نهاد بود.

دوران جنگ ایران و عراق

سپهبد سلیمانی بعد از انقلاب 1357 و همزمان با کار در سازمان آب کرمان عضو مجموعه ای به نام سپاه افتخاری شد و با آغاز جنگ عراق و ایران گروهی را به نام لشکر 41 ثارالله را تشکیل داد و تا سال 76 فرماندهی این لشکر را برعهده داشت و در عملیات مختلف با این گروه که متشکل از نیروهای رزمی کرمان بود حاضر میشد.

حاج قاسم سلیمانی

فرماندهی نیروی قدس

در سال 76 و همزمان با حضور قدرتمندان طالبان در افغانستان ، حاج قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انتخاب شد. فرماندهی سپاه قدس یکی از تجربه های موفق حاج قاسم سلیمانی بود که حرکات هوشمندانه و قدرتمندانه سردار سلیمانی در فرماندهی این سپاه زبانزد خاص و عام بود.

مجروحیت سپهبد سلیمانی

حاج قاسم سلیمانی اولین بار در عملیات مشترک ارتش و سپاه بنام طریق القدس در غرب سوسنگرد بر اثر انفجار گلوله از ناحیه دست راست و شکم مصدوم شد.

عملیات طریق القدس در آذرماه سال 60 به مدت 8 روز عملیاتی تهاجمی از سوی سپاه پاسداران، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پشتیبانی نیروی هوایی ارتش و . بود که با پیروز نیروهای ایرانی همراه بود.

سردار سلیمانی

محبوبیت سپهبد سلیمانی با شکست داعش در عراق و سوریه

حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان محبوب سپاه بود که سالهای زیادی از عمرش را در راه خدمت به این مرز و بوم سپری کرد اما نقطه عطف محبوبیت و شهرت جهانی این فرمانده سپاه مربوط به نبرد با داعش و شکست آنها در سوریه و عراق است.

خردادماه سال 93 بود که حملات گروه افراطی داعش به عراق آغاز شد و پیشروی این نیروهای تکفیری به سمت بغداد پایتخت عراق و جدی شدن خطر محاصره کردستان عراق کمک نیروهای ایرانی به فرماندهی سردار سلیمانی برای شکست داعش آغاز شد و نیروهای ایرانی توانستند از سقوط اربیل جلوگیری کنند.

نفوذ نیروهای داعش به سوریه و کشتار مردم بی گناه باعث جدی تر شدن موضوع شد و نبرد جدی علیه داعش به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی آغاز شد. فرماندهی مستقیم سپهبد سلیمانی و حضور داوطلبانه مردم در جبهه های نبرد علیه داعش افتخار بزرگ دیگری را رقم زد و در 30 آبان 1396، سردار سلیمانی در نامه ای به رهبر انقلاب، پایان داعش را رسما اعلام کرد.

نشان ذوالفقار حاج قاسم از سوی رهبر انقلاب

نشان ذوالفقار عالی ترین نشان نظامی است که به پاس زحمات و رشادت های حاج قاسم سلیمانی از سوی مقام معظم رهبری که فرماندهی کل قوا را برعهده دارند در اسفندماه سال 97 به ایشان اهدا شد.

سپهبد سلیمانی

شهادت سپهبد سلیمانی

سپهبد حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه انقلاب اسلامی بامداد روز جمعه 13 دی ماه 1398 در یک عملیات تروریستی در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.

در حادثه تروریستی آمریکا که منجر به شهادت سپهبد سلیمانی شد همراهان دیگری نیز حضور داشتند که همگی به شهادت رسیدند. ابومهدی المهندس نائب رئیس حشد الشعبی عراق ، شهید حسین پورجعفری از هم رزمان حاج قاسم، هادی طارمی ،شهرود مظفری نیا و وحید زمانیان از نیروهای حفاظت سردار سلیمانی بودند که در این حادثه به شهادت رسیدند.

سردار سلیمانی

مراسم باشکوه تشییع پیکر سپهبد سلیمانی

مراسم تشییع پیکر شهید حاج قاسم سلیمانی با شکوهی بی نظیر در چند شهر مختلف ایران انجام شد و در نهایت پیکر پاک این فرمانده سپاه انقلاب اسلامی طبق وصیت خودش در گار شهدای کرمان به خاک سپرده شد.

مراسم تشییع سپهبد سلیمانی ابتدا در بغداد انجام شد و سپس پیکر پاک این شهید به اهواز و بعد از آن به مشهد آورده شد و مراسم باشکوهی در حرم امام رضا (ع) برگزار شد. مردم تهران ، قم و در نهایت کرمان با استقبالی پرشور مراسم بدرقه ای برای این فرمانده سپاه برگزار کردند.

تشییع سردار سلیمانی

 

شهادت حضرت زهرا (س)؛

یادداشتی به مناسب ایام فاطمیه

روایات مختلفی درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) وجود دارد

یادداشتی به مناسب ایام فاطمیهبه گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما؛ روایات مختلفی درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) وجود دارد، اما میان علمای شیعه دو تاریخ ۷۵ و ۹۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) مشهور و مقبول است.

با توجه به رحلت پیامبر اسلام (ص) در ۲۸ صفر، بنا به روایت ۷۵ روز بعد از رحلت پیامبر (ص)، در مورخ ۱۳ تا ۱۵ جمادی الأوّل، شهادت حضرت زهرا (س) است و این ایام را فاطمیه اوّل می‌خوانند.

اما بنا به روایت ۹۵ روز پس از رحلت پیامبر (ص)، شهادت حضرت فاطمه (س) در ۳ تا ۵ جمادی الثانی است و این ایام را فاطمیه دوم می‌خوانند.

ایام فاطمیه در مجموع ۶ روز است که ۳ روز در ماه جمادی الاول و ۳ روز در ماه جمادی الثانی است.

علت اینکه ۳ روز در هر ماه به عنوان روز شهادت آن حضرت (س) معرفی شده است به این دلیل است که این احتمال وجود دارد که ماه‌های قمری از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت حضرت زهرا (س) ۲۹ روز بوده باشند، حال آنکه در صورت کامل بودن ماه‌های قبل، روز شهادت ۱۳ جمادی الاول و یا سوم جمادی الثانی خواهد بود، زیرا طبق تقویم، حداکثر ۳ ماه قمری ۲۹ روزه و حداکثر ۴ ماه قمری ۳۰ روزه می‌توانند پشت سر هم قرار گیرند.

اما در عرف به دهه دوم جمادی الاول از ۱۰ تا ۲۰ جمادی الاول که بنابر قول ۷۵ روز، شهادت آن بانوی بزرگوار در آن واقع شده است دهه فاطمیه اول و به دهه اول جمادی الثانی از یکم تا دهم جمادی الثانی، که طبق قول ۹۵ روز، شهادت حضرت زهرا (س) در آن واقع شده است، دهه فاطمیه دوم گفته می‌شود.

دهه فاطمیه اول ۹۷؛ این دهه از پنجشنبه ۲۷ دی آغاز شده است و در تاریخ یکشنبه ۷ بهمن ۹۷ به پایان می‌رسد.
دهه فاطمیه دوم ۹۷؛ این دهه از روز پنجشنبه ۱۸ بهمن آغاز می‌شود و در تاریخ شنبه ۲۷ بهمن ۹۷ به پایان می‌رسد.

ایام فاطمیه امسال به طور کامل در سال ۱۳۹۷ است و هیچ روزی از آن در سال ۱۳۹۸ یا نوروز ۹۸ نیست.

فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام‌ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار است. این عقیده بر گرفته از مضامین احادیث نبوی است.

این دسته از احادیث، اگر چه از لحاظ لفظی دارای تفاوت هستند، اما دارای مضمونی واحد می‌باشند.

در یکی از این گفتار‌ها (که البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شیعه و سنی است)، رسول اکرم (ص) می‌فرمایند فاطمه سرور ن جهان است».

باید توجه کرد که برگزاری مجالس عروسی در ایام فاطمیه اگر توام با معصیت و یا هتک حرمت به حضرت زهرا (سلام الله علیها) نباشد، اشکال ندارد، اما برای مومنان سزاوار است که حرمت این ایام را پاس بدارند و از انجام کار‌های شادی آفرین بپرهیزند.

مستفاد از رساله دانشجویی، ج ۱۶ (به نقل از: صراط النجاه آیه الله تبریزی، ج ۵، س ۵۲۱، و دفاتر سایر مراجع)


بازداشت خبرنگار پرس‌تی‌وی در آمریکا

خبرنگار و مجری شبکه خبری انگلیسی زبان پرس‌تی‌وی به دلایلی نامعلوم در آمریکا بازداشت شد.

بازداشت خبرنگار پرس‌تی‌وی در آمریکا

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، مرضیه هاشمی خبرنگار و مجری شبکه خبری انگلیسی زبان پرس‌تی‌وی به دلایلی نامعلوم در آمریکا بازداشت شد.

پرس‌تی‌وی اعلام کرد متوجه شده است که خانم هاشمی در واشنگتن بدون مطرح شدن هیچ اتهامی رسمی در بازداشت پلیس آمریکا به سر می‌برد.

مرضیه هاشمی روز یکشنبه در فرودگاه بین‌المللی سنت‌لوئیز لمبرت بازداشت شده و سپس توسط ماموران اف‌بی‌آی به مرکزی جهت بازداشت وی انتقال داده شده است.

به دنبال بازداشت خانم هاشمی خانواده وی در بیانیه‌ای اعلام کرد:

بسمه‌تعالی

با سلام و عرض احترام

دوست عزیز به اطلاع می‌رساند که خانم مرضیه هاشمی که برای دیدار خانواده و برادر بیمار خود به آمریکا رفته بودند، به دلایل نامعلومی توسط پلیس آمریکا بازداشت شده است.

شرایط توقیف ایشان به شرح زیر است:

1. هیچ گونه دلیلی برای دستگیری به ایشان و بستگانشان داده نشده است.

2. دست ها و پاهای ایشان را زنجیر بسته‌اند و در محل عمومی زندان نگه داشته‌اند.

3. در اولین مکان زندان روسری از سر ایشان باز کرده و عکس بدون حجاب ازیشان گرفته‌اند.

4. در مکان کنونی تنها لباسی که به ایشان داده شده تی شرت آستین کوتاه بوده و با یک تی شرت اضافه سر خود را پوشانده‌اند و دستهایشان پوشش ندارد.

5. تنها غذایی که در اختیار ایشان گذاشتند گوشت خوک بوده که ایشان از خوردن آن اجتناب کرده و درخواست نان خالی بدون تماس با گوشت کرده، که به ایشان داده نشد. از دو روز پیش ایشان تنها یک بسته کراکر خورده‌اند.

6. به مدت دو روز هیچ خبری از ایشان به خانواده شان داده نشد و بالاخره پس از گذشت دو روز توانسته با دختر خود صحبت کرده و این اطّلاعات را شخصا به ایشان بدهد.

مهمتر از همه اینکه هیچ گونه دلیلی برای دستگیری به ایشان داده نشده ولی مانند جنایتکاران در غل و زنجیر و محروم از پوشش کامل اسلامی بسر می‌برند.

هم اکنون گروهی از خانواده و دوستان در حال تلاش برای حل این مساله و کمک به ایشان در این شرایط هستند.

از شما تقاضا داریم:

1. از پخش هر خبری غیر از این خبر و آنچه از رسانه‌های رسمی صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش می‌شود بپرهیزید.

2. با استفاده از هشتگ‌های زیر (فقط و فقط این دو هشتگ) و عکس‌های ارائه شده از ایشان، این خبر را به انگلیسی و فارسی در تمامی رسانه های جمعی به اشتراک حداکثری بگذارید:

#FreeMarziehHashemi   
 #Pray4MarziehHashemi



سحرگاه 27 دی ماه 1334 سیدمجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، خلیلی طهماسبی و مظفرعلی ذوالقدر برای اجرای حکم اعدام فراخوانده شده و وصیت‌نامه خود را تنظیم می‌کنند. موسسه مطالعات و پژوهش‌های ی برای نخستین بار تصویر وصیتنامه دستنویس شهید سید مجتبی نواب صفوی را منتشر می‌کند.
سحرگاه 27 دی ماه 1334 سیدمجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، خلیلی طهماسبی و مظفرعلی ذوالقدر برای اجرای حکم اعدام فراخوانده شده و وصیت‌نامه خود را تنظیم می‌کنند. موسسه مطالعات و پژوهش‌های ی برای نخستین بار تصویر وصیتنامه دستنویس شهید سید مجتبی نواب صفوی را منتشر می‌کند.
گروه تاریخ-رجانیوز: دی ماه 1334 پس از برگزاری دادگاه فدائیان اسلام و محکومیت چهارتن از آنان به اعدام، دادستان ارتش طی نامه‌ای مورخ 26 دی به شاه از درخواست فرجامخواهی محکومین خبر داده و می‌نویسد مستند به ماده 268 قانون دادرسی و کیفر ارتش تصویب استدعای فرجامخواهی محکومین یا رد آن و اجرای رای صادره (اعدام ردیف های یکم و دوم و سوم و چهارم) و اعلام قطعیت رای محکومیت به زندان چهارنفر دیگر (ردیفهای 5 و6 و7و 8) منوط به اراده سنیه شاهانه است.» 
 
وزیر جنگ در پایین همین نامه با دستخط خود که تاریخ همان روز را دارد در جواب آن می‌نویسد از شرف عرض پیشگاه شاهانه گذشت. ضمن عدم تصویب فرجامخواهی مقرر فرمودند رأی اعدام درباره ردیفهای 1-2-3-4 (نواب صفوی-واحدی- طهماسبی-ذوالقدر) اجرا ودرباره چهار نفر محکومین به زندان قطعیت رای اعلام شود.» 
 
سحرگاه 27 دی ماه 1334 سیدمجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، خلیلی طهماسبی و مظفرعلی ذوالقدر برای اجرای حکم اعدام فراخوانده شده و وصیت‌نامه خود را تنظیم می‌کنند. موسسه مطالعات و پژوهش‌های ی برای نخستین بار تصویر وصیتنامه دستنویس شهید سید مجتبی نواب صفوی را منتشر می‌کند.
 
بسم‌الله الرحمن الرحیم 
وصیت‌نامه این‌جانب سیدمجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی 
من از مال دنیا در زندان چیز قابلی ندارم بجز اشیاء مختصری که موجود است و آنها را به خانواده و مادرم بدهید و نشانی منزل مادرم فعلا چون از منزل قبلی خود بیرون رفته‌اند و در منزل برادرشان میباشند بمنزل برادر ایشان خیابان امیریه چهارراه گمرک کوچه اسلحه‌دارباشی منزل آقای سیدمحمود صفوی وکیل پایه 1 دادگستری میباشد. 
بیاری خدای توانا سیدمجتبی نواب صفوی 
ساعت 3 بعد از نیمه شب 27 دیماه 1334 
 
این وصیت‌نامه در حضور آقای فلسفی‌نیا قاضی عسگر لشکر 2 زرهی و نماینده دادستان ارتش سرهنگ اللهیاری و آقای دکتر تدین نوشته شده است. 
 
بیاری خدای توانا سیدمجتبی نواب صفوی 
پس از وصیت‌نامه بالا مراسم مذهبی بعمل آمد- سیدمجتبی نواب صفوی 
ساعت و سه و ربع بعد از نیمه شب روز 27 / 10 / 34 
 

آرزوی مادر شهید مدافع حرم در کارگاه تولید ماسک برآورده شد

بعد از شهادت پژمان، مامان رفت گردان ثارالله(ع) کازرون، همان گردانی که پژمان از آنجا به سوریه اعزام شده‌بود، ثبت‌نام کرد. رفته‌بود اعلام کند اگر زمانی قرار باشد خانم‌ها را هم برای دفاع از حرم اعزام کنند، او آماده است به‌عنوان اولین نفر به میدان برود. حتی به آن‌ها گفته‌بود: من، گواهینامه پایه یک دارم! می‌توانم به‌عنوان راننده ماشین‌های سنگین برای رزمنده‌ها غذا و مهمات ببرم.

آرزوی مادر شهید مدافع حرم در کارگاه تولید ماسک برآورده شد

گروه اجتماعی خبرگزاری فارس؛ مریم شریفی: پژمان» که رفت، همه هستی مادر را با خود برد جز عشقش برای خدمت و عطشش برای شهادت را. حاجیه ماه بی‌بی» پسرش را که در جمع شهدا دید، تازه با همه وجود احساس کرد چقدر جایش میان آن‌ها خالی است. اینطور بود که تمام تلاشش را برای ملحق شدن به فداییان دفاع از حرم به کار بست و همه این سالها در حسرت جاماندن از آنها برایش سپری شد. این روزها اما حال مادر، حال دیگری است. حالا اگر بپرسی، می‌گوید جهاد، جهاد است. چه لب مرز باشد و اسلحه‌به‌دست در مقابل دشمن م، چه کیلومترها دورتر باشد در دفاع از مرزهای عقیدتی و چه همین‌جا باشد؛ در کوچه و خیابان‌ها و در مقابله با ویروس مرموزی که سلامت خانواده‌ها را نشانه گرفته. حالا مادر همین‌که پشت چرخ خیاطی می‌نشیند و برای حمایت از مدافعان سلامت ماسک می‌دوزد، خودش را در لباس جهادی مقدس می‌بیند و دلش آرام می‌گیرد، هرچند طلب شهادت هنوز همان حرارتی است که به قلبش انگیزه تپش می‌دهد.

حاجیه خانم ماه بی‌بی خرم روز» و لیلا توفیقی»، مادر و خواهر شهید مدافع حرم محمدکاظم (پژمان) توفیقی»، از بانیان راه‌اندازی کارگاه تولید ماسک در شهر کازرون، برایمان روایت‌های جذابی دارند از 2 ماه مشارکت در جهاد مقابله با کرونا و تجربیات شیرینی که در تبدیل تهدید به فرصت کسب کرده‌اند.

 

مادر شهید محمدکاظم(پژمان) توفیقی

من، مادر شهید مدافع حرم، گواهینامه پایه یک دارم

اتفاقات شهادت پژمان خیلی برای مامان، سنگین بود و تا مدت‌ها به خاطر جای خالی او، شرایط روحی خوبی نداشت. اما بعد از مدتی، اولین کاری که کرد این بود که رفت در گردان ثارالله (ع) کازرون، همان گردانی که پژمان از آنجا به سوریه اعزام شده‌بود، ثبت‌نام کرد. شاید بپرسید برای چه کاری؟ مامان رفته‌بود برای اعلام آمادگی. اعلام کرد اگر زمانی قرار باشد خانم‌ها را هم برای دفاع از حرم اعزام کنند، او آماده است به‌عنوان اولین نفر به میدان برود. حتی به آن‌ها گفته‌بود: "من، گواهینامه پایه یک دارم! می‌توانم به‌عنوان راننده ماشین‌های سنگین برای رزمنده‌ها غذا و مهمات ببرم." اما خب، شرایطی اعزام فراهم نشد و مامان دوباره پژمرده شد. مدام در فکر بود و می‌گفت: "تعجب می‌کنم بعضی آقایان با اینکه شرایط برایشان مهیاست، چرا نمی‌روند برای دفاع از حرم؟ کاش من مرد بودم و مشکلی برای رفتن نداشتم".»

نوشتن فصل شیرین این قصه، 4 سال طول کشید. لیلا توفیقی»، خواهر شهید مدافع حرم که با شروع جذابش شش‌دانگ حواس مرا مال خود کرده، لبخندبرلب می‌رود سراغ روایت ادامه داستان و می‌گوید: بعد از شیوع ویروس کرونا وقتی کار تولید ماسک برای پزشکان و پرستاران شروع شد و ما هم توانستیم در این کار مشارکت کنیم، مامان انگار دوباره انرژی گرفت. در کارگاه که بودیم، می‌دیدم چقدر روحیه‌اش شاداب است. انگار بعد از 4 سال به خواسته‌اش رسیده‌بود و احساس می‌کرد توانسته کار مفیدی انجام بدهد. البته به همین حد قناعت نکرد ها. تا خبر رسید پایگاه انتقال خون اعلام کرده در ایام شیوع کرونا ذخیره خون کاهش پیدا کرده و حضور مردم برای اهدای خون ضروری است، مامان پایش را در یک کفش کرد که برویم خون بدهیم. هرچه گفتیم شرایط جسمی شما مساعد نیست، قبول نکرد. با اشتیاق در پایگاه انتقال خون حاضر شد اما به هدفش نرسید. وقتی گفتند به دلیل انجام عمل جراحی در سال‌های گذشته، شرایط اهدای خون ندارد، نمی‌دانید چقدر ناراحت شد و گریه کرد. دست آخر یک آقای خبرنگار که آنجا حضور داشت، جلو آمد، دلداری‌اش داد و گفت: "حاج خانم! همین‌که شما با نیت اهدای خون از خانه به اینجا آمده‌اید، انگار واقعاً به بیماران نیازمند خون داده‌اید. همین حضورتان خیلی ارزشمند است."»

 

جهاد علیه کرونا؛ کازرون در صف اولین‌ها

زودتر از آنچه فکرش را بکنید، فعالیت‌های مردمی علیه کرونا در کازرون شروع شد و از هر خانه، یکی دو نفر، پاشنه‌های همتشان را برای کمک به کادر درمانی در خط مقدم این مبارزه ورکشیدند. لیلا دستم را می‌گیرد و می‌برد به اولین روزهای شیوع ویروس کرونا و می‌گوید: تقریباً 2 هفته بعد از اعلام شیوع ویروس کرونا در کشور، خبردار شدیم در یکی از مدارس فنی‌وحرفه‌ای کازرون، کارگاه تولید ماسک راه‌اندازی شده و عده‌ای مشغول کارند. با اینکه مسیر آن مدرسه به خانه‌مان دور بود، همراه مامان رفتیم و در کارگاهشان شروع به کار کردیم. 2 روز در کنارشان بودیم اما از آنجا که ظرفیت و امکانات آن کارگاه تولید ماسک خیلی محدود بود، امکان پاسخگویی به متقاضیان فراوان مشارکت در این کار داوطلبانه را نداشتند. اینطور بود که غیرمستقیم از پذیرش ما عذرخواهی کردند. اما خوشبختانه دوری ما از این فضای جهادی طولانی نشد. چند روز بعد خبردار شدیم سپاه کازرون با همکاری حوزه بسیج خواهران اهرا (س)» قصد دارند کارگاه تولید ماسک راه‌اندازی کنند. تا شنیدیم، رفتیم کمک خانم جوکار»، فرمانده حوزه که بانی کار بود. از آن طرف، به دوستان و آشنایان هم خبر دادیم و آن‌ها هم هرکدام هر وسیله‌ای که داشت و فکر می‌کرد به درد این کار می‌خورد؛ چرخ خیاطی، اتو، میز برای زیر چرخ‌ها و اتوها و. با خودش آورد و دسته‌جمعی کارگاه را تجهیز کردیم.

اما این تازه اول راه بود. نوبت به خرید پارچه و باقی موارد موردنیاز که رسید، تازه مشکلات شروع شد. همه‌جا بسته‌بود. خیلی گشتیم اما پارچه مناسب برای ماسک پیدا نکردیم. با چند خرازی آشنا تماس گرفتیم، آن‌ها هم گفتند باید با تبریز تماس بگیریم و سفارش بدهیم و. اما خیلی دیر می‌شد. خلاصه با رایزنی‌هایی که با شبکه بهداشت کازرون انجام شد، آن‌ها تأمین پارچه موردنیاز برای تولید ماسک را تقبل کردند. سپاه و شبکه بهداشت به‌صورت مشترک، هزینه پارچه‌ها را تأمین کردند که البته سهم سپاه هم در واقع از محل کمک‌های مردمی و کمک خیرین شهر تأمین می‌شد. باقی مومات مثل کش، نخ و. و همینطور مایع ضدعفونی موردنیاز برای کارگاه را هم از محل کمک‌های مردمی تهیه کردیم و اواخر اسفند 98 کارگاهمان راه‌افتاد.»

 

لیلا توفیقی»، خواهر شهید مدافع حرم

وقتی نابلدها به لطف دوخت ماسک، خیاط شدند

هر لحظه در کارگاه تولید ماسک برای داوطلبان مشتاق کازرونی با تجربه‌های جدید و شیرین همراه بود، به‌ویژه برای دخترهای نوجوان و جوان تازه‌نفس: کارگاه کاملاً توسط خانم‌ها اداره می‌شد. هنوز هم به همین ترتیب است. تنها کمکی که از آقایان گرفتیم، در بخش برش پارچه‌ها بود. به لطف خدا آنقدر تعداد داوطلبان زیاد بود که نیروها شیفت‌بندی شدند. به‌این‌ترتیب 100 نفر در 3 شیفت (از 7، 8 صبح تا 10، 11 شب) مشغول به کار شدند و با اینکه خیلی‌هایشان تا قبل از آن تجربه خیاطی نداشتند، یک رکورد قابل قبول برای کارگاه ثبت کردند؛ تولید روزانه بیش از 2هزار عدد ماسک.

جالب است بدانید در این کارگاه، از دختران 12، 13 ساله داریم تا خانم‌های 70، 75 ساله. خیلی از دختر خانم‌ها ازجمله خود من تا قبل از ماجرای تولید ماسک، اصلاً پشت چرخ خیاطی ننشسته‌بودیم. اینجا، چند نفر از خانم‌هایی که خیاط حرفه‌ای بودند ازجمله مادر خودم، آمدند وسط گود و تهدید کرونا را به فرصت تبدیل کردند. آن‌ها مسئولیت آموزش به تازه‌کارها را قبول کردند و در یک زمان کوتاه، آن‌ها را به‌اصطلاح راه‌انداختند و کمک کردند آن‌ها هم این مهارت را یاد بگیرند. مادر من، سال‌ها قبل آموزشگاه خیاطی داشت و بعد آموزش گلدوزی و بافتنی هم به آن اضافه شد. اما وقتی به‌دلیل کار بافتنی به بیماری آسم دچار شد، پزشک اجازه نداد این کار را ادامه دهد. خلاصه کار هنری را کنار گذاشت و آموزشگاه رانندگی راه‌اندازی کرد!»

 

تولید ماسک با ابزار گلدوزی!

متحیر مانده‌ام از همه‌فن‌حریف بودن مادر شهید اما خواهر شهید با لبخند معنادارش می‌گوید از این غافلگیری‌ها در کارگاه تولید ماسک خانم‌های کازرونی، فراوان است: کم نبودند افراد و گروه‌هایی که داوطلبانه وارد کار تولید ماسک شدند و به سهم خودشان بخشی از نیاز موجود را پاسخ دادند اما کارگاه ما (بسیج خواهران اهرا) و کارگاه مدرسه فنی‌وحرفه‌ای، به‌عنوان کارگاه‌های رسمی تولید ماسک در کازرون تعیین شدند و ماسک‌های تولیدی این دو کارگاه به شبکه بهداشت عرضه می‌شد تا از آنجا در اختیار بیمارستان‌ها، داروخانه‌ها و دیگر نهادهای متقاضی قرار بگیرد.

ماسک‌های تولیدی ما، ماسک‌های کاملاً استاندارد است. ما از همان اول، آن سیم پلاستیکی که روی بینی قرار می‌گیرد را هم روی ماسک نصب می‌کردیم تا برای کادر درمانی، کاربردی‌تر شود. البته این هم داستان دارد. ماجرا از این قرار است که در آن تعطیلی همه‌جانبه بازار و مغازه‌ها، ما هیچ‌کجا آن سیم‌های اصلی ماسک را پیدا نکردیم. مانده بودیم چه باید بکنیم که خانم‌های هنرمند و خلاق حاضر در جمع، پیشنهاد کردند از سیم‌هایی که در گلدوزی به کار می‌رود، استفاده کنیم. یک نمونه ماسک با سیم گلدوزی آماده کردیم و جواب داد. خلاصه، تمام ماسک‌هایمان را با همان سیم‌های گلدوزی، تکمیل کردیم و به شبکه بهداشت تحویل دادیم. جالب است بدانید تازه یکی دو هفته است که آن سیم‌های اصلی مورداستفاده در تولید ماسک به دستمان رسیده.»

لیلا یکی از دستکش‌های مورداستفاده بچه‌های کارگاه را نشان می‌دهد و در ادامه می‌گوید: در بخش‌های ضدعفونی و بسته‌بندی ماسک‌ها، نیروها حتماً باید دستکش به دست داشته‌باشند. به شبکه بهداشت تقاضا دادیم و چند بسته برایمان فرستادند اما گفتند بیشتر از این موجودی نداریم. بچه‌ها که شرایط را اینطور دیدند، گفتند: خب بیایید خودمان دستکش تولید کنیم. اینطور بود که حوزه بسیج خواهران "کوثر" از اواسط فروردین 99 شروع به تولید دستکش کردند. آن‌ها علاوه‌بر تأمین نیاز کارگاه ما، تولیداتشان را به شبکه بهداشت هم عرضه می‌کردند. جالب است بدانید بعد از مدتی، یکی از بچه‌های کارگاه ما که در خانه دستگاه هویه داشت، تصمیم گرفت تولید دستکش را هم امتحان کند. تلاشش موفقیت‌آمیز بود و اینطوری شد که بعد از پایان شیفتش که به خانه می‌رفت، شروع می‌کرد به تولید دستکش. به لطف او و با هنرش، نیاز ما به دستکش هم رفع شد.»

 

شیلد لازم دارید؟ خودمان درست می‌کنیم

اینطور برایتان بگویم که هرچه نیاز داشتیم، خودمان تولید می‌کردیم. یک روز خانم جوکار، فرمانده حوزه بسیج گفت خاله‌اش که سوپروایزر یکی از بخش‌های بیمارستان کازرون است، خبر داده برای کارکنان بخش به "شیلد" نیاز دارند. گفته‌بود به علت افزایش تقاضا، مراکز متولی فعلاً نتوانسته‌اند به میزان کافی شیلد فراهم کنند. موضوع که در کارگاه مطرح شد، یکی از بچه‌های هنرمند به نام "شبنم دیوانی" گفت: "شیلدهایی که من دیده‌ام، خیلی قالب ساده‌ای دارد. به نظرم خودمان هم می‌توانیم تولیدش کنیم." اصلاً حرفش به نظرم عجیب نیامد. رفت و با مقداری وسایل برگشت. با هم رفتیم اتاق کناری کارگاه و شروع به کار کردیم. با یک تل فی ساده و طَلق بی‌رنگ (از همان‌هایی که روی برگه‌های تحقیقات مدرسه و دانشگاه می‌گذاریم)، با کمک چسب تفنگی، ما واقعاً شیلد ساختیم. 10 تا از آن شیلدها درست کردیم و بردیم پیش خانم جوکار. چشم‌هایش از خوشحالی برق می‌زد. خیلی ذوق کرده‌بود که بچه‌های کارگاهش توانسته‌اند با کمترین امکانات، محصولی که موردنیاز کادر بیمارستان بود را تولید کنند. آن خانم سوپروایزر هم وقتی آمد و شیلدها را دید، خیلی خوشحال شد.»

در سکوت به این دختر پرانرژی و باانگیزه 26 ساله نگاه می‌کنم که در همین 2 ماه انگار به یک خانم سرد و گرم چشیده تبدیل شده. با اشتیاق و بی‌وقفه از تجربیات شیرینی می‌گوید که در دل یک تهدید بزرگ نصیبشان شده و من همچنان سراپا گوش هستم: در کارگاه تولید ماسک، رعایت بهداشت خیلی مهم است. ما از روز اول، جلوی در ورودی، دمپایی‌های تمیز گذاشتیم تا همه با دمپایی روی موکت‌ها راه بروند. اما بعد از چند روز، احساس کردیم با پاپوش‌های پارچه‌ای که در بیمارستان استفاده می‌شود، شرایط بهداشتی کامل‌تری ایجاد می‌شود. خیاط‌های حرفه‌ای حاضر در کارگاه، معطل نکردند. خودشان طراحی کردند و پاپوش موردنیاز را دوختند. از همان موقع، با کسب اجازه از خیرینی که پول پارچه‌ها را تأمین کرده‌بودند، برای هرکدام از اعضای کارگاه یک روپوش و یک پاپوش دوختند. یک ماسک پارچه‌ای هم سهم هرکدام از اعضا بود. به‌این‌ترتیب، بچه‌ها بعد از شیفت کاری‌شان، هر روز روپوش، پاپوش و ماسکشان را در خانه می‌شستند تا برای روز بعد، آماده باشد. واقعیت این است که تمام این محصولات با پول بیت‌المال و کمک‌های مردمی تولید شده و همه ما خودمان را در مقابل حفظ آن‌ها مسئول می‌دانیم و به خودمان اجازه نمی‌دهیم حتی به اندازه یک ماسک، به این مجموعه ضرر بزنیم.»

من چادری نیستم، اجازه می‌دهند بیایم کارگاه برای کمک؟

از سال 82 و با راه‌اندازی آموزشگاه رانندگی، بیشتر وقت مامان در آنجا می‌گذرد. من هم چند سالی است در آموزشگاه مشغولم و کمک حالش هستم. از آنجا که آموزشگاه همیشه مراجعه‌کننده اعم از مربی، هنرجو، همراه و. دارد، جزو مراکز پرتردد محسوب می‌شود. با اینکه کلاس‌های آموزشگاه از قبل برنامه‌ریزی شده‌بود، مامان از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا، دقیقاً از روز اول اسفند، داوطلبانه آموزشگاه را تعطیل کرد. بعد از آن هم پیگیر مشارکت در فعالیت‌های جهادی شدیم. اما فقط ما نبودیم. بعد از شروع به کار کارگاه تولید ماسک، 2 نفر از مربیان آموزشگاه هم به ما ملحق شدند و در تولید ماسک سهیم شدند.»

لیلا توفیقی آنقدر گفتنی دارد از اتفاق‌های غیرمنتظره و شیرین که نمی‌خواهد زمان را از دست بدهد. مکثی می‌کند و در ادامه می‌گوید: شاید لازم باشد بگویم کارگاه ما اصلاً منحصر به خانم‌ها و دخترهای بسیجی نبود و هر کس دوست داشت، می‌آمد و در این حرکت جهادی برای تولید ماسک سهیم می‌شد. مدتی گذشته بود که 2 نفر از هنرجویان آموزشگاه با من تماس گرفتند. شنیده‌بودند داریم در کارگاه تولید ماسک فعالیت می‌کنیم. گفتند دوست دارند بیایند و مشارکت کنند. هماهنگی‌های لازم را انجام دادیم و خودم هر روز می‌رفتم دنبالشان و با هم به کارگاه می‌رفتیم. در بین هنرجویان آموزشگاه، یک دختر خانم بود که خب فکر نمی‌کردم چنین روحیه‌ای داشته باشد. یک روز که او را در کارگاه دیدم، خیلی تعجب کردم. بعد از احوالپرسی گفت: "شنیدم بچه‌ها هر روز می‌آیند برای تولید ماسک. دوست داشتم من هم بیایم برای کمک". گفتم: خوش آمدی. بچه‌ها برایم تعریف کردند که او قبل از آمدن گفته‌بود: "من چادر ندارم، آنجا دعوایم نمی‌کنند؟" دوستانش گفته‌بودند: "نه. فقط با یک پوشش رسمی بیایی، کافی است." خلاصه نگران بود حالا که این کارگاه را بچه‌های بسیج راه‌انداخته‌اند، برخورد خوبی با او نشود. اما وقتی آمد و همه با آغوش باز و با محبت از او استقبال کردند، خیلی خوشحال شد و روزهای بعد هم برای کمک آمد. واقعیت ماجرا هم همین است. همه ما، با تمام تفاوت‌های ظاهری‌مان، ایرانی هستیم و همیشه ثابت کرده‌ایم هر وقت لازم باشد، پای کار می‌آییم و در کنار هم برای رفع مشکلات همکاری می‌کنیم.»

 

لیلا توفیقی، خواهر شهید مدافع حرم

مزدمان را وقتی گرفتیم که گفتند اینجا شبیه پایگاه کمک‌های پشت جبهه شده

نگاهم دورتادور کارگاه می‌چرخد و روی عصایی که کنار میز است، ثابت می‌ماند. می‌پرسم: ماجرای این عصا چیه؟ و لیلا با لبخند می‌گوید: مصدوم شدم! زانوی چپم از مدتی قبل سر ناسازگاری داشت و از وقتی رفت‌وآمدم به این کارگاه شروع شد، دردش تشدید شد. کارگاه ما در طبقه بالای دارالقرآن سپاه کازرون قرار دارد و 35 پله می‌خورد تا به کارگاه برسیم. بالا و پایین رفتن‌های مداوم از این پله‌ها، باعث شد رباط پایم کشیده شود و دردهای شدیدش چند روزی خانه‌نشینم کند.»

دختر خستگی‌ناپذیر کازرونی که حالا با همان زانوی مصدوم پشت چرخ نشسته، می‌گوید: سختی‌ها فراموش می‌شود چون این مدت، خیلی برای ما شیرین بود. خیلی چیزها یاد گرفتیم. دورهمی‌های خوبی با دوستان عزیز داشتیم و کلی تجربیات ارزشمند کسب کردیم. از همه قشنگ‌تر، روایت‌های خانم‌های پیشکسوت از دوران دفاع مقدس بود. می‌گفتند: "ما زمان جنگ هم دور هم جمع می‌شدیم و برای رزمندگان لباس می‌دوختیم. این کارگاه و این جمع ما را یاد آن روزها می‌اندازد." این حرف برای ما خیلی باارزش بود. خیلی حس خوبی بود که دارند ما را با خانم‌های جهادگر زمان دفاع مقدس مقایسه می‌کنند. واقعاً هم تمام این مدت ما حس کردیم و می‌کنیم که در شرایط جنگ هستیم و داریم نیازهای رزمندگان خط مقدم را تأمین می‌کنیم و این، حس خوب و رضایت‌بخشی است.»

 

ماه بی بی خرم روز»، مادر شهید مدافع حرم

از دوران دفاع مقدس تا الان، همیشه آرزوی خدمت داشتم

بالاخره انتظار به سر می‌رسد و توفیق هم‌صحبتی بزرگوار شهید مدافع حرم پژمان توفیقی» نصیبم می‌شود. حاج خانم ماه بی‌بی خرم‌روز» که کارنامه درخشانی از انواع هنرها و مهارت‌ها در کارنامه عمر 60 ساله‌اش دارد، این روزها هم لحظه‌ای بیکار نمی‌ماند و سخت می‌تواند وقتی برای کارهای متفرقه مثل گفت‌وگو با ما پیدا کند. در فاصله‌ای که میان کارهایش در آموزشگاه رانندگی ایجاد شده و خودش را به کارگاه تولید ماسک رسانده، فرصت را غنیمت می‌شمارم و سر صحبت را با او باز می‌کنم. از ماجرای حضورش در جمع خانم‌های جهادگر در کارگاه تولید ماسک می‌پرسم و در جواب می‌گوید: من از زمان جنگ، بسیار بسیار تحت‌تاثیر شهدا قرار گرفتم و از همان موقع، همیشه آرزو داشتم شرایطی فراهم شود که بتوانم خدمت کنم. در دوران دفاع مقدس در ستاد کمک‌رسانی‌های پشت جبهه در کارهایی مثل بسته‌بندی تنقلات، نان خشک و دارو برای رزمندگان مشارکت داشتم اما دلم چیز دیگری می‌خواست. دوست داشتم به مناطق جنگی و لب مرز بروم و آنجا لباس‌های رزمندگان را بشویم، کفش‌هایشان را واکس بزنم و. اما حاج آقا موافقت نمی‌کرد. او اجازه نداد و این حسرت به دلم ماند.

گذشت تا جنگ با داعش پیش آمد. پسرم که در دفاع از حرم در سوریه شهید شد، رفتم گردان ثارالله (ع) و درخواست اعزام دادم. فرمانده گردان هم رفت با مسئولان بالاتر استان صحبت کرد. اما گفتند موضوع اعزام خانم‌ها برای دفاع از حرم، منتفی است. نمی‌توانم برایت وصف کنم چقدر عاشق رفتن بودم و چقدر از محروم شدنم از این جهاد، غصه خوردم. آخه آنقدر از فداکاری های جوانان در دفاع مقدس و بعد در دفاع از حرم  شنیده‌بودم، از اینکه در میدان جنگ خودشان را روی مین می‌انداختند تا راه برای حرکت نیروها باز شود، که دلم می‌خواست من هم بروم و کاری برای دفاع از اسلام و انسان‌های بیگناه انجام دهم. اما سعادت با من یار نشد.»

 

کارگاه تولید ماسک مرا به آرزویم نزدیک کرد

بعد از شروع ماجرای کرونا وقتی شنیدم در سپاه کازرون قرار است یک کارگاه تولید ماسک راه‌بیندازند، همراه دخترم بلافاصله خودمان را به آنجا رساندیم و از همان اول شروع به کمک کردیم. فضایی که در نظر گرفته‌بودند را تمیز و ضدعفونی کردیم. همراه فرمانده حوزه خواهران رفتیم بازار برای تهیه وسایل موردنیاز و. خلاصه الحمدلله با کمک همه خواهران توانستیم کارگاه را راه‌بیندازیم و مشغول شویم. قرار بود در شیفت‌های 2، 3 ساعته کار کنیم اما ما بیشتر می‌ماندیم، گاهی تا عصر و گاهی تا شب.»

می‌گویم: پس روزهای سخت کرونایی برای شما با یک اتفاق شیرین همراه شد و در کارگاه تولید ماسک به آرزویتان رسیدید؟ مادر نفس بلندی می‌کشد و می‌گوید: بله. در این حد که توانستم در این شرایط سخت، عضوی از گروه جهادگران باشم و خدمتی انجام دهم، خوشحالم و خدا را شکر می‌کنم. شرایط جسمی من مساعد نیست و این روزها هم برایم سخت گذشت. بالا و پایین رفتن از پله‌های بسیار زیاد کارگاه باعث شد چند بار فشارم خیلی بالا برود. اما هرچه حاج آقا و پسرانم اصرار کردند دیگر نرو، قبول نکردم. گفتم: در زمان جنگ و دفاع از حرم، جوانان قید زن و بچه و کار و زندگی‌شان را زدند و رفتند برای جهاد در راه خدا. حالا در این جهاد، این کار از من برمی‌آید. باید بروم. شاید خدا گوشه چشمی هم به من نگاه کرد.»

 

2 ماه داوطلبانه ماسک تولید کردم اما برای آموزشگاهم ماسک خریدم

تا در روز 30 بهمن شیوع ویروس کرونا در کشور به‌طور رسمی اعلام شد، با مسئول صدور گواهینامه استان تماس گرفتم و گفتم: جناب سرهنگ! اجازه می‌دهید آموزشگاه را تعطیل کنم؟ ایشان ضمن تماس و هماهنگی با مسئول راهنمایی و رانندگی کازرون، از این تصمیم و پیشنهاد من استقبال کرد. بعضی  می‌گفتند:با توجه به ثبت‌نام‌هایی که انجام داده‌اید، متضرر نمی‌شوید؟ گفتم: ضرر به جان نخورَد. مال، مهم نیست. اینطور بود که به‌عنوان اولین آموزشگاه رانندگی در کازرون، داوطلبانه تعطیل کردیم تا سلامتی هنرجویان و مربیان به خطر نیفتد. باقی آموزشگاه‌ها 2 هفته بعد تعطیل کردند.»

حالا 4، 5 روزی است که بعد از بیش از 2 ماه تعطیلی، آموزشگاه رانندگی حاج خانم توفیقی بازگشایی شده. این شروع مجدد هم با اتفاقی جالب همراه بوده. مادر شهید می‌گوید: وقتی قرار شد آموزشگاه دوباره باز شود، رفتم مرکز بهداشت و درخواست تهیه 80 عدد ماسک دادم. مثل همه متقاضیان پول پرداخت و حواله دریافت کردم. بچه‌های کارگاه وقتی متوجه شدند، با تعجب گفتند: "چرا نیامدید از همین‌جا ماسک ببرید؟ شما که اینهمه اینجا زحمت کشیدید، نباید برای آموزشگاهتان ماسک می‌خریدید." گفتم: نه. در این 2 ماه وظیفه‌ام را انجام دادم. اگر کاری کردم، برای خدا بود. برای این نبود که آخرش چیزی به‌عنوان دستمزد بگیرم. من هم اگر برای محل کارم به ماسک نیاز دارم، باید مثل بقیه روالش را طی کنم و قیمتش را بپردازم. ما که می‌دانیم پول‌هایی که بابت این ماسک‌ها گرفته می‌شود، به حساب مجمع خیرین شهر کازرون می‌رود و دوباره در مواقع وم برای خود اهالی شهر هزینه می‌شود.»

 

پژمان در جهاد من شریک است

در کارگاه ماسک که کار می‌کردیم، چند بار بی‌اختیار چشم‌هایم خیس شد. خانم‌ها و دخترها پرسیدند: چرا گریه می‌کنید؟ گفتم: یاد روزهای جنگ افتادم که دور هم جمع می‌شدیم برای کمک‌های پشت جبهه برای رزمندگان. درست است آن موقع، حالمان بهتر و احوالمان معنوی‌تر بود اما حالا هم مردم واقعاً خوش درخشیدند و از خودشان مایه گذاشتند. خدا را شکر مردم ایران از کوچک و بزرگ همیشه پای کارند.»

کارگاه تولید ماسک حتی با وجود تمام بر و بیاها و همهمه‌هایش، برای مادر یک خلوت دلنشین برای هرچه نزدیک‌تر شدن به پژمان عزیزتر از جانش بوده: فضایی که محل کار یک گروه بزرگ باشد، به‌طور طبیعی با سختی‌های مختلفی همراه است. اما هر وقت اذیت می‌شدم، یاد پژمان و همرزمانش و شرایط سختی که داشتند، می‌افتادم. سختی‌های جنگ با داعش جای خود، همرزمانش می‌گفتند موقع استراحت هم 20، 30 نفر در یک فضای کوچک در کنار هم بودند. با خودم فکر می‌کردم آن جوانان چطور آنهمه سختی را تحمل کردند؟ چه جوری صبوری کردند که رضایت خدا را گرفتند؟ فعالیت در کارگاه کمک کرد ذره‌ای از سختی‌های پژمان و همرزمانش را درک کنم. موقع کار در کارگاه تولید ماسک هم، ثوابش را به روح او تقدیم می‌کردم. همیشه دلم می‌خواست طوری زندگی کنم که توفیق شهادت نصیبم شود. حالا هم مثل همیشه دعایم این است که خدایا! زندگی باسعادت و مرگ با شهادت را نصیبم کن.»

 

شهید مدافع حرم محمدکاظم(پژمان) توفیقی»

مامان! کاش زودتر به دنیا می‌آمدی!

صبر می‌کنم شیفت حضور مادر در کارگاه تمام شود تا با لیلا، سر صحبت را درباره پژمان عزیزشان باز کنم. نمی‌گویم اما خواهر کوچیکه می‌فهمد دلم به شکستن بغض تمام‌نشدنی مادر رضایت نداده. نگاهی به عکس برادر که روی میز کار و آن‌طرف پارچه‌ها خودنمایی می‌کند، می‌اندازد و می‌گوید: پژمان همیشه به مادرمان می‌گفت: "مامان! چرا زودتر به دنیا نیومدی؟!" ما یک عموی شهید داریم؛ شهید "عبدالرسول (نادر) توفیقی" که در دوران دفاع مقدس شهید شد. پژمان همیشه می‌گفت: "مامان! کاش به جای دایی بزرگه، اول شما به دنیا میومدی. اون وقت من هم زودتر به دنیا میومدم و می‌تونستم با عمو برم جبهه." هر وقت می‌رفتیم بهشت زهرا (س)، می‌نشست سر مزار عمو و کلی با او حرف می‌زد. یک‌بار دایی‌ام گفت: "خیلی دلم می‌خواد بدونم چی میگی با عموت." پژمان در جوابش گفت: "عجله نکنید دایی. یک روز میاد که متوجه می‌شید چی ازش می‌خواستم."

پژمان تکلیف خودش و خانواده و همه را از همان اول مشخص کرده‌بود. وقتی در 21، 22 سالگی برایش رفتیم خواستگاری، به همسرش گفت: "من یک شرط دارم. چه الان و چه هر زمانی، اگر جنگ شود و برای دفاع از دین و وطن به حضور امثال من نیاز باشد، من می‌روم. آن موقع، مخالفت نکنی." همسرش هم پذیرفت.»

 

قهرمان موتورسواری کجا و دفاع از حرم کجا؟

پژمان گفته‌بود هر وقت در کارزار دفاع از اسلام به وجودش نیاز باشد، می‌رود اما شاید هیچ‌کدام از اعضای خانواده‌اش فکر نمی‌کرد چنین روزی برای پسر فعال و پرشور خانواده از راه برسد: پژمان، ورزشکار بود. موتورسواری را از نوجوانی شروع کرد و به قهرمانی کشور هم رسید. بعدها سراغ دوچرخه‌سواری هم رفت و آنجا هم موفق شد. همه خیال می‌کردند مشغول همین فعالیت‌هاست اما شب یلدای سال 94 دایی مادرم تماس گرفت و گفت: "دیشب با پژمان تماس گرفتم، گفتم یک سر بیا خانه‌مان کارت دارم. گفت: گرفتارم. فردا میام. امشب هرچه منتظر شدیم، نیامد. تماس که گرفتیم، گفت: ببخشید، نمی‌تونم. من دارم میرم سوریه.! حالا نمی‌دونم راست گفت یا نه." دایی این را گفت و ولوله‌ای در خانه ما به پا شد. شوکه شده‌بودیم. هیچ‌کس نمی‌دانست کِی کارهای ثبت‌نام و آموزش و. را انجام داده‌بود! مامان حالش بد شد. تماس‌هایمان با پژمان هم بی‌نتیجه بود. آخر شب بالاخره جواب داد و گفت: "تهران و در فرودگاهم. دیگه داریم می‌پریم." و تلفنش خاموش شد. ما ماندیم با بی‌خبری و یک دنیا نگرانی. کار مامان که شده‌بود از صبح تا شب گریه کردن. خلاصه 2 هفته گذشت تا برای اولین بار از سوریه تماس گرفت.

دیگر هر چند روز یک‌بار زنگ می‌زد و از خودش خبر می‌داد. دوره 45 روزه ماموریتش داشت تمام می‌شد که زنگ زد و گفت: "2 روز دیگه برمی‌گردم." روزی که وعده داده‌بود، جمعه بود؛ 16 بهمن سال 94. مامان با شوق و ذوق خانه را تر و تمیز کرد. می‌خواست خودش آماده شود که یک‌دفعه بی‌دلیل حالش بد شد. پژمان آن روز برنگشت و ما هم فکر کردیم هماهنگی‌های لازم برای پروازشان انجام نشده‌است. اما بعدها با آنچه همرزمان پژمان تعریف کردند، متوجه شدیم درست در همان دقایقی که حال مامان بد شد، پژمان به شهادت رسیده‌بود.»

 

از هواپیما پیاده شد تا به استقبال شهادت برود

3 روز گذشت تا پیکر پژمان و 10 شهید دیگر کازرون و روستاهای اطراف را آوردند. همرزمانش که بعدها به خانه‌مان آمدند، تعریف کردند که: "روز جمعه برای برگشت به ایران سوار هواپیما شدیم اما اعلام شد پرواز تأخیر خورده. در همان اثنا که منتظر اجازه پرواز بودیم، زمزمه‌هایی شروع شد. از یک طرف می‌گفتند یکی از فرماندهان مستشاری ایران در سوریه ترور شده و از طرف دیگر می‌گفتند گروهی از نیروها در محاصره داعشی‌ها گرفتار شده‌اند. وسط این پچ‌پچ‌ها یک‌دفعه پژمان بلند شد. گفتیم: کجا؟ گفت باید بروم کمک بچه‌ها. همه گفتند: تو دوره ماموریتت رو گذروندی. باید برگردی. پژمان گفت: بچه‌ها توی محاصره‌اند، من چه جوری برگردم؟ او از هواپیما پیاده شد و بیشتر بچه‌ها هم پشت سرش.»

خواهر مکث می‌کند. همه آنچه رفقای پژمان برایشان روایت کرده‌اند، مثل فیلمی از جلوی چشمانش می‌گذرد. باید برای روایت سکانس آخر، صبوری کند. سرش را بالا می‌آورد و ادامه می‌دهد: همرزمش می‌گفت: عملیات سنگینی در جریان بود. آسمان را اصلاً نمی‌دیدیم. سرمان را که بالا می‌آوردیم، فقط آتش بود و آتش. درگیری تا شب ادامه داشت و حتی نتوانستیم چیزی بخوریم. پژمان به‌دلیل مهارت موتورسواری‌اش، آنجا هم با موتور کار می‌کرد. در زمان‌های تشدید درگیری، با همان موتور برای بچه‌ها مهمات می‌برد. دو تایی رفته‌بودیم برای آوردن مهمات که در راه متوجه ماشینی شدیم که قرار بود برای بچه‌ها مهمات و غذا بیاورد. درِ قسمت راننده باز بود اما خودش نبود. سر چرخاندیم و دیدیم یک گوشه پناه گرفته. پژمان رفت طرفش و گفت: بچه‌ها خیلی تحت فشارند. هم گرسنه و تشنه‌اند هم مهمات ندارند. چرا زودتر اینا رو نمی‌بری براشون؟ راننده گفت: ببین چه خبره! می‌دونم اگه برم جلو، یه بلایی سرم میاد.

جشن تولد شهید پژمان توفیقی سر مزارش(تاریخ تولد: 1370/11/10)

پژمان گفت: پس خودم ماشین رو می‌برم. و نشست پشت فرمان. آنقدر فضا پر از دود و غبار بود که اصلاً دید نداشتیم. به همین دلیل من کنار ماشین راه می‌رفتم و پژمان را راهنمایی می‌کردم تا بتواند ماشین را هدایت کند. به محدوده استقرار نیروهای خودی که رسیدیم، پژمان گفت: تا من کنار این دیوار پارک می‌کنم، برو بچه‌ها رو صدا بزن که بیان برای تخلیه مهمات و غذاها. همین که پشت دیوار رسیدم، صدای انفجار بلند شد و موج انفجار مرا گرفت. دیگر چیزی نفهمیدم. پژمان در همان دم شهید شده‌بود. ترکش خمپاره به شاهرگش خورده و او را به آرزویش رسانده‌بود.»


علت اینکه در تولید ماسک توانستیم در مدت کوتاهی به ظرفیتی دست پیدا کنیم که بیشتر از نیاز کشور است، برطرف شدن موانع از جانب دولت و باز شدن میدان برای حضور دستگاه‌های مختلف و حتی مردم در عرصه‌ی تولید ماسک بود.
گروه ی-رجانیوز: حضرت آیت‌الله ‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) به مناسبت هفته‌ی کار و کارگر، در ارتباط تصویری مستقیم و سه‌ساعته با هفت مجموعه‌ی تولیدی ضمن تأکید بر نقش و اهمیت جایگاه کارگر و وظایف متقابل کارگر و کارفرما در افزایش کمّی و کیفی تولید و ایجاد ثروت در یک اقتصاد سالم، به بیان نکاتی در خصوص علت نامگذاری امسال به عنوان سال جهش تولید و اامات تحقق این شعار و بخشهایی که باید بر آنها تمرکز ویژه شود، پرداختند و وظایف مسئولان در این عرصه را بیان کردند.

حضرت آیت‌الله ‌ای با تبریک هفته‌ی کارگر به همه‌ی کارگران و زحمت‌کشان، شنیدن گزارشهای امیدبخش از تولید را شیرین و جذاب خواندند و با تأکید بر انتشار عمومی این گزارشها گفتند: رفع مشکلات جامعه‌ی کارگری یکی از مسائل مهم است که باید نسبت به آن اهتمام شود.

رهبر انقلاب اسلامی بخش اول سخنانشان را به مسائل کارگری اختصاص دادند و با تقسیم‌بندی مفهوم کار در نگاه اسلامی به کار عمومی» و کار اقتصادی» افزودند: کار به معنای عمومی همه‌ی انواع کار را شامل میشود و در قرآن کریم و روایات نیز تأکید بر تلاش و انجام عمل صالح و به سرانجام رساندن کار است که البته یکی از مشکلات ما در کشور نیمه‌تمام ماندن کارها است.

ایشان تشویق اسلام به کار عمومی را نقطه‌ی مقابل انتظار غلط و نابه‌جای مفت‌خواری» و مفت‌جویی» دانستند و گفتند: اسلام در معنای اقتصادی نیز بر کار تأکید دارد همچنان‌که پیامبر اکرم(ص) دست کارگر را میبوسد و میفرماید خداوند کسی را که کار را محکم و با احساس مسئولیت انجام دهد، دوست میدارد.

 

حضرت آیت‌الله ‌ای هدف اقتصاد کشور را تولید ثروت و تقسیم عادلانه‌ی آن بین آحاد مردم خواندند و افزودند: برای رسیدن به اقتصاد سالم، کارگر یکی از ستونهای اصلی و از عوامل درجه یک تولید ثروت در کشور است.

رهبر انقلاب اسلامی، کارگرِ ماهر و نوآور را موجب افزایش کیفیت کار دانستند و گفتند: بنابراین بنگاه‌های اقتصادی و کارفرمایان باید دانش و مهارت نیروی کار و سهم آن را از عواید بنگاه‌های اقتصادی افزایش دهند و کارگر نیز با احساس مسئولیت بیشتر و بدون سهل‌انگاری عمل کند.

ایشان، کارگر و کارفرما را دو ستون اصلی رشد و پیشرفت اقتصادی خواندند و با اشاره به شکایت برخی افراد از مصوباتی که نظر کارگر در آنها ملاحظه نشده است، افزودند: این مقررات حتماً باید با نگاه عادلانه تنظیم شود.

حضرت آیت‌الله ‌ای اهتمام به حقوق نیروی کار از جمله دستمزد عادلانه و پرداخت منظم و بدون تأخیر آن، امنیت شغلی، بیمه، آموزش، خدمات رفاهی و بهداشت و درمان» را مورد تأکید قرار دادند و گفتند: در دنیای کنونی و تحولات پرسرعت فناوری، یادگیری مداوم آموزشی و استفاده از تجربیات قبلی برای مجموعه‌های تولیدی و کارگران آنها یک ضرورت است تا با ارتقای بهره‌وری و کیفیت تولید، رونق اقتصادی افزایش یابد.

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تأثیرگذاری کارگران در تحولات ی دو قرن گذشته‌ی دنیا، نقش کارگران کشورمان در پیروزی انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و حوادث گوناگون را بسیار برجسته دانستند و افزودند: کارگران از همراه‌ترین قشرها در تحقق اهداف انقلاب بوده‌اند و پیوند آنها با نظام جمهوری اسلامی یک پیوند دائمی است البته این پیوند عمیق، وظایف مسئولان در هر سه قوه را برای حل مشکلات کارگران افزایش میدهد.

رهبر انقلاب اسلامی در ادامه به موضوع جهش تولید» به عنوان شعار سال اشاره کردند و با اشاره به فرصت کافی که تا پایان سال برای تحقق این شعار وجود دارد، نکاتی را در خصوص آن بیان کردند.

حضرت آیت‌الله ‌ای، مقوله‌ی تولید در اقتصاد کشور را همچون سیستم ایمنی و دفاعی بدن انسان دانستند و گفتند: همان‌گونه که نقش سیستم ایمنی بدن در مقابله با ویروس‌ها بسیار مهم است، اگر تولید مناسب و روبه‌رشد باشد، میتواند پیکره‌ی اقتصادی کشور را در مقابل ویروس‌های طبیعی و ویروس‌های دست‌ساز همچون تحریم و یا نوسانات قیمت نفت و تکانه‌های مختلف محافظت کند.

ایشان با تأکید بر اینکه تولید، عامل اصلی شکل‌گیری یک اقتصاد ملی و قوی است، افزودند: تولید علاوه بر اینکه برای اقتصاد کشور حیاتی است، از لحاظ ی، اجتماعی و فرهنگی نیز تأثیرهای زیادی دارد به‌گونه‌ای که توانایی یک ملت در تولید نیازهای اساسی خود، به آن ملت اعتماد به نفس و احساس عزت خواهد بخشید و زمینه‌ساز رفاه عمومی جامعه، افزایش تولید ناخالص ملی و افزایش صادرات و تأثیرگذاری فرهنگی صادرات کالاهای داخلی در کشورهای دیگر خواهد شد.

رهبر انقلاب اسلامی، روند فعلی تولید در کشور را برای جبران عقب‌ماندگی‌ها ناکافی دانستند و با تأکید بر وم توسعه و تقویت بیشتر تولید، نکاتی را در خصوص جهش تولید و راه‌های تحقق آن در شرایط کنونی بیان کردند.

حضرت آیت‌الله ‌ای یکی از مسائل مهم برای تحقق جهش تولید را مشارکت دادن مردم در اقتصاد از طریق استفاده از استعدادها و ظرفیتهای گوناگون مردم برشمردند و افزودند: در این زمینه سه قوه وظایف مهمی دارند که اگر به این وظایف عمل نشود، جهش تولید اتفاق نمی‌افتد.

ایشان حمایت از تولید و تولیدکننده را اصلی‌ترین وظیفه‌ی مسئولان دانستند و تأکید کردند: حمایت از تولید فقط به معنای تزریق نقدینگی نیست بلکه باید با برداشتن موانع، میدان را برای سرمایه‌گذار، صاحب فکر و تولیدکننده باز کرد.

رهبر انقلاب اسلامی به برخی از مصادیق برداشتن موانع اشاره کردند و گفتند: حذف مقررات دست‌وپاگیر، مبارزه‌ی جدی با قاچاق کالا، مقابله با واردات بی‌رویه، مبارزه با فساد مالی و فساد اداری، رعایت حقوق مالکیت معنوی، مقابله با سفته‌بازی‌ها و سوداگری‌های زیان‌بخش، و معافیتهای مالیاتی در موارد ضروری و وضع مالیات در موارد لازم همچون ثروتهای بادآورده از جمله کارهای ضروری است که باید سه قوه نسبت به آن اهتمام بورزند.

حضرت آیت‌الله ‌ای قضایای اخیر مربوط به ویروس کرونا و پای کار آمدن همه‌ی ظرفیتهای کشور برای تولید اقلام بهداشتی از جمله ماسک را نمونه‌ی بارزِ باز کردن میدان و حمایت از تولید خواندند و افزودند: علت اینکه در تولید ماسک توانستیم در مدت کوتاهی به ظرفیتی دست پیدا کنیم که بیشتر از نیاز کشور است، برطرف شدن موانع از جانب دولت و باز شدن میدان برای حضور دستگاه‌های مختلف و حتی مردم در عرصه‌ی تولید ماسک بود.

ایشان با تأکید بر اینکه بهبود محیط کسب‌وکار یکی از موارد ضروری برای تحقق جهش تولید است، گفتند: بر اساس بررسی‌های کارشناسی وزارت امور اقتصاد و دارایی، اگر دو اقدامِ ایجاد پنجره‌ی واحد صدور مجوزها» و تشکیل دادگاه‌های تجاری برای رفع اختلافات اقتصادی» انجام شود، جایگاه کشور از لحاظ شاخص کسب‌وکار چهل تا پنجاه رتبه ارتقا خواهد یافت.

رهبر انقلاب اسلامی به موضوع ممنوعیت واردات» به‌عنوان یکی از زمینه‌های جهش تولید اشاره و خاطرنشان کردند: ما با واردات مخالف نیستیم اما تأکید داریم محصولی که در کشور تولید می‌شود و یا امکان تولید دارد، وارد نشود.

حضرت آیت‌الله ‌ای افزودند: در برخی مواقع، برخی دستگاههای اجرایی، به بهانه‌هایی به دنبال باز کردن راه واردات بی مورد هستند. به عنوان مثال می گویند برای اینکه کیفیت خودروی داخلی ارتقا یابد، باید خودروی خارجی وارد شود در حالی‌که باید کیفیت خودروی داخلی از راههای دیگر افزایش یابد و نه از طریق واردات خودروهای خارجی و به خاک سیاه نشاندن تولید داخلی.

ایشان با تأکید بر اهمیت جهش کیفی در کنار جهش کمّی، موضوع افزایش امید به کار و تلاش را در کشور بسیار مهم خواندند و گفتند: متأسفانه عده ای در کشور به‌طور دائم می گویند نمی‌شود و نمی‌توانیم» در حالی‌که می‌توانیم» و دلیل آن هم این است که ما وقتی می‌توانیم یک ماهواره‌بر را با سرعت ۷۵۰۰ متر بر ثانیه به فضا پرتاب کنیم و ماهواره را در مدار قرار دهیم، و یا در صنایع دفاعی آن پیشرفتهای بزرگ را داشته‌ایم، پس در تولید هم می‌توانیم به جهش دست پیدا کنیم.

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: آن ذهن و فکری که می‌تواند ماهواره را تولید کند و برای ارسال ماهواره بعدی در مدار ۳۶ هزار کیلومتری هدف‌گذاری کند، قطعاً چنین روحیه ابتکار و خلاقیتی برای تولید خودرو با مصرف ۵ لیتر بنزین در یک صد کیلومتر و در دیگر بخشهای تولید نیز وجود دارد.

حضرت آیت‌الله ‌ای سپس به برخی بخشها که باید در جهش تولید به آنها اهمیت و اولویت داده شود، اشاره کردند و گفتند: توسعه ظرفیت پالایشگاهی همچون ساخت پالایشگاه میعانات در بندرعباس و مجتمع پالایشگاهی سیراف، اجرای طرح‌های پتروشیمی که منجر به افزایش چند برابری تولید محصول خواهد شد، طرح‌های کشاورزی به‌خصوص تمرکز بر تولید محصولات اساسی، همچون گندم، دانه های روغنی، گیاهان دارویی و آبزیان و خودکفایی در این عرصه‌ها با استفاده از شیوه‌های آبیاری مدرن، تمرکز بر زیرساخت‌ها به‌خصوص حمل و نقل ریلی، توجه ویژه به قطعه‌سازی و تمرکز به بخش معدن که بسیار هم عقب ماندگی داریم، بخشهایی هستند که باید در موضوع جهش تولید مورد اهتمام ویژه قرار گیرند.

ایشان یکی دیگر از بخشهایی را که باید در موضوع جهش تولید به آن نگاه ویژه‌ای شود، بخش دارو و واکسن دانستند و افزودند: اکنون در کشور در خصوص تولید دارو و واکسن برای مقابله با ویروس کرونا، کارهای تحقیقاتی خوبی انجام شده است و چه بسا دانشمندان خوب و جوان و محققان کارآمد ما بتوانند زودتر از کشورهای دیگر موفق به تولید دارو و واکسن برای مقابله با کرونا شوند.

رهبر انقلاب اسلامی، زنجیره پوشاک، کفش و لوازم خانگی را یکی از ظرفیتهای مهم و ریشه‌دار کشور خواندند و گفتند: برای تحقق جهش تولید باید بر این زنجیره تمرکز جدی شود و از واردات این محصولات جلوگیری شود.

حضرت آیت‌الله ‌ای به یک اقدام ناپسند در تولید پوشاک نیز اشاره کردند و افزودند: با اینکه کشور همواره در تولید پوشاکِ با کیفیت سرآمد و صاحب قدمت است اما برخی تولیدکنندگان بر روی تولیدات خود برچسب تولید خارج می زنند که این کار غلط است.

حضرت آیت‌الله ‌ای تأکید کردند: به لطف خداوند حرکت تولید در کشور آغاز شده است اما ادامه این حرکت معمولی، مشکلات کشور را حل نخواهد کرد و نیازمند یک حرکت مضاعف و یک جهش هستیم که در این عرصه نیز جوان‌های آماده به کار و عناصر مبتکر بسیارند و باید میدان برای ورود آنان مهیا شود.

ایشان در پایان اظهار امیدواری کردند شرایط جدید پیش آمده بعد از شیوع کرونا در کشور و گسترش روحیه همکاری میان مردم برای تأمین نیازها، زمینه‌سازِ کارهای نو و تحولات در عرصه‌های اقتصادی کشور باشد.

پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، ارتباط تصویری با هفت مجموعه تولیدی در صفادشت (استان تهران)، ورزقان (استان آذربایجان شرقی)، زنجان، شهرک علمی و تحقیقاتی اصفهان، پاکدشت (استان تهران)، شهرک صنعتی پرندک (استان مرکزی) و روستای به‌آباد مشهد برقرار شد.

در این برنامه که وزیران نیرو، صمت و جهاد کشاورزی نیز حضور داشتند، آقای شریعتمداری وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی گزارشی از اقدامات دولت در بخش تولید و همچنین برنامه‌های آن برای صیانت از اشتغال در شرایط کرونا بیان کرد و از یک کارگر نمونه تقدیر شد.

در ادامه این برنامه آقایان: صمدی رئیس هیئت مدیره شرکت اَورَند پیشرو و مصطفی بازیار کارگر نمونه سال مستقر در این شرکت»، سعدمحمدی مدیرعامل شرکت ملی مس ایران و فیروزکوهی کارگر معدن مس»، ظهیری مدیرعامل شرکت ایران ترانسفو»، نجات‌بخش رئیس‌هیأت مدیره شرکت دانش‌بنیان بهیار صنعت سپاهان»، فتاحی مدیرعامل شرکت تولیدات لوازم خانگی اِمِرسان»، فیهمی‌پور مدیرعامل شرکت تعاونی تولیدی نویدکاران»، رزم‌حسینی استاندار خراسان رضوی و صبوری از مزرعه نمونه صبوری»، گزارشهایی از وضعیت تولید، دستاوردها و مشکلات واحدهای تولیدی خود و پیشنهادهایی برای حل مشکلات و تحقق شعار سال بیان و بر این نکات تأکید کردند:
- وم سرمایه‌گذاری برای افزایش ظرفیت تولیدی پتروشیمی‌های داخلی برای تأمین مواد اولیه صنایع و کاهش واردات
- تسریع در ارائه تسهیلات بانکی، ارزی و امور گمرکی برای واردات مواد اولیه مورد نیاز صنایع
- ممانعت از ورود هر گونه کالا و ترانسفورماتور دارای تولید داخل
- وم کاهش مجوزها و مقررات دست‌وپا گیر و ایجاد انگیزه برای ورود سرمایه‌گذاران و کارآفرینان
- مزایا و امکانات بی‌نظیر اقتصاد دانش‌بنیان برای جهش تولید و نزدیک شدن به الگوی اقتصاد مردمی در بخش تولید
- ضرورت هدفگذاری دقیق تسهیلات دولتی برای اصابت به تولیدکنندگان واقعی با توجه به کمبود سرمایه در گردش واحدهای دولتی
- وم اتخاذ روش مناسب خرید تضمینی محصولات کشاورزی با نرخ مشخص برای جلوگیری از ریسک در انتخاب محصول برای کشت
- ضرورت بها دادن به جوانان تحصیلکرده روستایی و تشویق و حمایت از آنها برای ماندن در روستا و توسعه کشاورزی صنعتی
- وم به‌روزرسانی ماشین‌آلات کشاورزی برای افزایش تولید

آخرین جستجو ها

tioverrieter من و نـوشته هایم وبلاگ شارژ ارزان baddlanuve hueselessnyc سایت تفریحی و سرگرمی آباژور چطور به آسانی از اینترنت $ دلار $دربیارم ... isquomura جشنواره های کاریکاتور Amanda's site